پرتال شخصی میلاد مکرم - مرجع جامع مقالات علمی و گوناگون

برجسته ترین و جامع ترین مقالات علمی و گوناگون ایران و جهان

پرتال شخصی میلاد مکرم - مرجع جامع مقالات علمی و گوناگون

برجسته ترین و جامع ترین مقالات علمی و گوناگون ایران و جهان

آشنایی با "دلتا ورکز" هلند

دلتاورکز مجموعه‌ای از اقدامات ساختمانی است که بین سال‌های 1950 و 1997 در جنوب غرب هلند برای جلوگیری از پیشروی دریا در دلتای راین-مویزه -شلت انجام شده است.

دلتاورکز

این مجموعه کارهای ساختمانی از سوی انجمن مهندسان عمران آمریکا به عنوان یکی از عجایب هفت‌گانه دنیای مدرن معرفی شده‌اند.

این مجموعه شامل سدها، کانال‌های آب، اهرم‌های کنترل جریان آب، خاک‌ریز‌ها و چندین سیل‌گیر است. هدف از ساخت چنین سازه‌هایی کوتاه کردن خطوط ساحلی هلند و در نتیجه کم‌کردن تعداد خاک‌ریزهایی است که باید برای جلوگیری از نفوذ آب دریا در خشکی ساخته شود.

دلتاورکز

تاریخچه ساخت

دهانه‌های رودهای راین، مویزه و شلت قرن‌ها عامل بروز سیل‌های مخرب در هلند بوده است و از قرن‌ها پیش جلوگیری از این سیل‌های در ذهن هلندی‌ها بوده است. در طرح هلندی‌ها برای ساخت مجموعه دلتاورکز، تبدیل دهانه‌ها رودخانه‌ها به دریاچه‌ موضوع اصلی پروژه بود.

طرح ساخت این پروژه در دهه 30 میلادی مطرح شد اما با وقوع جنگ‌ جهانی دوم تا دهه 1950 به تعویق افتاد. پس از سیل دریای شمال در سال 1953 کمیسونی برای بررسی طرح‌های پیشین تشکیل شد و در نهایت پروژه دلتا دوباره مطرح شد.

دلتاورکز

با شروع کار چندین سد بزرگ در دلتا ساخته شد و در کنار آن عملیات راه‌سازی و ایجاد راه‌های دریایی برای این که زندگی اقتصادی مردم دچار مشکل نشود پیش برده شد. این طرح در نهایت در سال 1997 به پایان رسید.

دولت هلند این طرح را بزرگ‌ترین عملیات عمرانی برای مقاله با سیل در جهان معرفی کرده است. در این طرح 16 هزار و 500 کیلومتر خاکریز و 300 سازه عمرانی ساخته شده است. در حال حاضر هم خاکریز‌های این طرح هر ساله برای مقابله با افزایش سطح آب بلند‌تر می‌شوند وا نتظار می‌رود این اقدام تا سال 2015 ادامه داشته باشد.

 

 

گردآوری: محسن مرادی

راز نامریی بودن هواپیماهای استیلت (Stealth)

 هواپیمای استیلت با هدف جذب و انحراف امواج رادار با استفاده از تکنولوژی ای بنام استیلت (stealth) طراحی شده است. استیلت، تکنیکی است که در هواپیما، کشتی و موشک به منظور جلوگیری از ردیابی توسط رادار یا دیگر روش های تشخیص، مورد استفاده قرار می گیرد.

stealth

در واقع هواپیماهای استیلت - یا سایر ادواتی که از این ویژگی بهره می گیرند - کاملا نامرئی نیستند، بلکه با به کارگیری تکنولوژی های خاصی، شناسایی آنها سخت تر است. به طور کلی می توان گفت هدف اصلی این است که به هواپیما اجازه داده شود تا عملیات مورد حمله خود را بدون شناسایی شدن و با موفقیت به انجام برساند. این سیستم طی جنگ خلیج فارس در سال 1991 مورد استفاده بسیار قرار گرفت و کارایی خود را نشان داد هرچند از آن زمان به بعد کمتر به کار رفته است، اما کشورهایی چون آمریکا، روسیه، چین و چند کشور دیگر کماکان به توسعه هواپیماهای استیلت ادامه داده اند.

روش اصلی به کار گرفته شده در تکنولوژی استیلت در هواپیماهای مدرن، پوشاندن سطح بیرونی آنها با لایه ای از یک ماده جذب کننده بسیار قوی است. لازم به ذکر است که استفاده از این ماده هزینه نگهداری هواپیما را چندین برابر می کند. طراحی بدنه هواپیما نیز خود تاثیر بسیاری در منحرف کردن امواج رادار دارد بطوری که برخی از انوع خاص هواپیماها، مانند F-117 به دلیل شکل ظاهری که دارند سیگنالهای رادار را به طور عمودی از منبع منحرف می کنند، با این کار سیگنال ها به سمت گیرنده رادار منعکس نخواهند شد.

در هواپیماهای استیلت امروزی از روش های متفاوتی برای مشکل تر کردن عملیات تعقیب و ردیابی آنها، استفاده می شود که برخی از مهمترین آنها عبارتند از :

- بخارات خروجی گرم، درون محفظه ای، قبل از حرکت هواپیما خنک می شوند در نتیجه، علائم مادون قرمز هواپیماهای استیلت به حداقل می رسد.

- هواپیماهای استیلت به منظور مخفی ماندن، معمولا به رنگ تیره هستند و شب ها به پرواز در می آیند.

- هواپیماهای استیلتی از قبیل F-117 و بمب افکن B-2، مافوق صوت نیستند، موتور کمکی ندارند و دهانه آنها طوری تنظیم شده که سر و صدای کمتری داشته باشند و از طریق امواج صوتی نیز قابل شناسائی نباشند.

در حالیکه گفته می شود اولین هواپیمای استیلت ساخته شده احتمالا Horten Ho 229 و بمب افکن Avro Vulcan ساخت کشور انگلستان در سال دهه 1960 بوده اند، اما نسل اول هواپیماهای استیلت مدرن طراحی شده، شامل F-117 Nighthawk و MBB Lamypridae هستند که ماده جذب کننده ای که در آنها استفاده شده باعث تقلیل سیگنال رادار و انحراف امواج آن از فرستنده می گردد.

stealth

نسل دوم هواپیماهای استیلت مدرن که از میان آنها می توان به B-2 Spirit و F-22 Raptor اشاره کرد، از یک سیستم کامپیوتری بسیار پیچیده برای واکنش به رادارها استفاده می کنند و قادرند سطوح منحنی را نیز در برگیرند. به همین دلیل هواپیماهای نسل دوم آیرودینامیک تر از نسل اول که تنها دربرگیرنده سطوح صاف بودند، هستند.

تا کنون روش های بسیاری برای شناسایی این هواپیماها مورد بررسی قرار گرفته است، کشورهای استرالیا و روسیه اعلام کرده اند که موفق به توسعه تکنیک هایی شده اند که تکان های هواپیما را در مسیرهای طولانی شناسایی کرده و تکنولوژی استیلت را خنثی می کند. رادارهای Passive که فرستنده آنها مانند رادارهای معمولی در خود رادار قرار ندارد به عنوان بهترین شناسائی کننده هواپیماهای استیلت ، شناخته شده اند.

از آنجائیکه تکنولوژی استیلت انرژی امواج رادار را از افق دید فرستنده به بیرون منعکس می کند و باعث افزایش مسیرهای انعکاسی سیگنال رادار (Radar Cross Section) در چندین جهت می شود لذا رادارهای Passive با داشتن تعداد بیشتری گیرنده در مکانهای مختلف قادر به تشخیص آنها هستند. (در واقع خاصیت اصلی این رادارها آن است که انعکاس های غیر هم مسیر رفت را هم می توانند تشخصی دهند.) به علاوه بنظر می رسد چنانچ از سیگنالهای تلویزیونی فرکانس پایین و یا سیگنال های FM رادیویی و یا حتی منابع تولید نوری بعنوان سیگنال رادار استفاده شود جسم استیلت RCS بیشتری نسبت به آن نشان می دهد و لذا شناسایی آن بسیار ساده تر خواهد شد.

f-22 raptor

 

 انجمن دانش و فناوری

لنین، رهبرخودکامه

لنین

مهره های سوخته در تاریخ زیادند؛ راه های رفته و به ثمر نرسیده نیز بسیارند.در این راستا افراد خوب و بد بسیاری بوده اند که هر کدام رد پایی از خود در تاریخ به جا گذاشته اند.البته این مساله موجب خلق لکه های ننگینی در تاریخ شده است.داستان زندگانی لنین و انقلاب اکتبر یکی از این راه هاست، عظیم ترین انشعابی که سر راه تاریخ مدرن باز شد، میلیون ها عالم و عامی را سمت خود کشید و اما به هر حال مراد که حاصل نشد هیچ، خروارها خرابی هم بر جای ماند.

17 سال پیش در روز 21 دسامبر سال 1991 میلادی نمایندگان 11 جمهوری شوروی در شهر آلماآتی در قزاقستان مرگ اتحاد جماهیر شوروی راقبل از این که 70 ساله شود ، اعلام کردند.اتحاد جماهیر شوروی 69 سال پیش از این تاریخ در روز 30 دسامبر سال 1922 میلادی متولد شده بود.

با مرگ شوروی ، جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع جایگزین آن شد. تنها 3 جمهوری بالت «لیتوانی ، لتونی و استونی» و جمهوری گرجستان حاضر نشدند به این جامعه تازه حیات یافته بپیوندند.

با این حال ، با گذشت چند سال سایر جمهوری ها از جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع خود را کنار کشیدند تا بتوانند با استقلال کامل به حیات خود ادامه دهند.

ده سال پیش از این تاریخ ، اتحاد جماهیر شوروی هنوز لرزه به پیکر جهان می انداخت. ارتش سرخ در افغانستان می جنگید و لئونید برژنف آخرین «تزار سرخ» موشک های هسته ای اش را به سوی اروپای غربی نشانه گرفته بود.در واشنگتن، رونالد ریگان ، رئیس جمهور ایالات متحده یک مسابقه تسلیحاتی موسوم به «جنگ ستارگان» برگرفته از نام یک فیلم مشهور را آغاز کرده بود. حکومت شوروی قربانی یک اقتصاد از پای درآمده، قادر نبود رقیبش را در این زمینه دنبال کند.ارتش این کشور در افغانستان به دام افتاده بود. انتخاب یک پاپ لهستانی در واتیکان موجب بروز بحران سیاسی در لهستان شده بود و کارگران لهستانی حکومت کمونیستی ورشو را به چالش خوانده بودند.شوروی ناگزیر می شود به دلیل وجود این نقاط ضعف امتیازات متوالی به ایالات متحده بدهد.

در روز 13 مارس سال 1985 میلادی ، پس از مرگ برژنف و 2 جانشینش که عمری کوتاه به عنوان رهبر شوروی داشتند ، میخائیل گورباچف 54 ساله رهبر شوروی می شود.

انقلابی که بدون خشونت و تشنجات سیاسی باشد، دست نیافتنی است

او تلاش می کند با مدرنیزه کردن اقتصاد و نهادهای شوروی از سقوط این ابرقدرت جهان جلوگیری کند.

فاجعه نیروگاه هسته ای چرنوبیل در روز 26 آوریل سال 1986 میلادی و ماجرای فرود حیرت آور یک هواپیمای کوچک به خلبانی یک جوان آلمانی در میدان سرخ مسکو در روز 28 مه سال 1987میلادی،علی رغم دفاع ضدهوایی رعب آور شوروی، نشانه های واضحی از زوال امپراتوری سرخ بودند.

موج انقلاب از جمهوری کوچک شوروی لیتوانی آغاز می شود. مجلس این جمهوری در روز 11 مارس سال 1990 میلادی به طور یکجانبه استقلال لیتوانی از اتحاد جماهیر شوروی را اعلام می کند.

در حالی جهان نفس را در سینه حبس کرده بود، میخائیل گورباچف در عین حال که تنش ها را مهار می کرد به اصلاحات ادامه می داد.در ژانویه سال 1991 میلادی ، ارتش شوروی وارد لیتوانی می شود. نیروهای شوروی در شهر ویلنیوس پایتخت لیتوانی تلاش می کنند ایستگاه تلویزیون را اشغال کنند اما مردم لیتوانی مقاومت می کنند.

لنین

در روز 19 اوت سال 1991 میلادی ، هنگامی که گورباچف در سواحل کریمه بود کمونیست های محافظه کار با یک کودتا تلاش می کنند گورباچف را از قدرت ساقط کنند. گورباچف دیگر قادر به جلوگیری از روند تحولات نبود و قدرت واقعی به دست بوریس یلتسین می افتد. به این ترتیب ، در روز 21 دسامبر سال 1991 میلادی نمایندگان 11 جمهوری شوروی در شهر آلماآتی در قزاقستان مرگ اتحاد جماهیر شوروی را قبل از این که 70 ساله شود، اعلام می کنند.

پس از مرگ شوروی ، فقط باید میراث لنین محو می شدند که این کار در جریان چند ماه بعد انجام می شود. در شهر لنینگراد، پایتخت سابق تزارهای روسیه ، مردم در یک همه پرسی خواهان تغییر نام شهر می شوند.لنینگراد بار دیگر نام اصلی خود «سنت - پترزبورگ» که ریشه آلمانی داشت را بازمی یابد!.اما قصه زندگانی لنین در نوع خود جالب توجه است.اینکه لنین در جستحوی چه چیز بود و توانست چه اقداماتی را انجام دهد.

قصه زندگانی لنین اینطور نشان می دهد که وی فراز و نشیب هایی را در زندگی خانوادگی خویش سپری کرده که تاثیر بسیاری در شخصیت وی داشته است.گفته شده که لنین پس از مرگ برادرش به مذهب بی اعتقاد شد و در پی نوعی انتقام برآمد و تصمیم گرفت برای نجات کشور در جستجوی راهی باشد. بنابراین همه ی تلاش خود را کرد تا بتواند در رشته ی حقوق در سن پترزبورگ تحصیل کند. او قصد داشت وکیل مدافع شود و برای خواهرش و دیگران توضیح می داد که تغییر کشور از راه قانونی آن امکان پذیر است. در این دوره او معتقد بود که این حقوقدانان هستند که آینده ی کشور را در دست دارند، خلاف نظری که در سالهای بعد، مطرح می کند. تمام فکر و ذکر او انقلاب بود. البته انقلابی با رهبری خودش، چرا که او خود را آگاه تر از سایرین نسبت به وضعیت می دانست. او به نظریات دیگران کمتر بها می داد و غالباًً نظرات آنها را رد می کرد. خیلی زود همکارانش شخصیت مستبد و خودکامه ی او را شناختند. اولیانف راه های خشونت آمیز را می پسندید و می گفت انقلابی که بدون خشونت و تشنجات سیاسی باشد، دست نیافتنی است. "می شود اخلاق را فدای انقلاب کرد اما نمی توان انقلاب را فدای اخلاق کرد."

لنین

لنین در نهایت توانست رهبری پرولتاریا را به دست بگیرد. با آغاز رهبری لنین او غالباً بدون مشورت با دیگران و راساً وارد عمل می شد. او تمام مخالفین خود را به سادگی کنار می گذاشت. تفاوت اساسی او را با دیگر دیکتاتورها در این می دانند که در عین خود پسندی به رفاقت و برادری تظاهر می کرد.اما در نهایت آنچه رخ داد این بود که انقلاب لنین بعدها چنان سیمای منفوری یافت که هرگز از خاطره ها زدوده نشد. حکومتی که او ساخت به احدی مجال مخالفت نداد، آزادی بیان را یکسره فسخ کرد و خیل عظیمی از مردم روس را به صرف همراهی نکردن با سیاست هایش اگر نکشت، از موطن شان راند. استالین، نایب بر حقش، این سیر را تا نهایت پیش برد و مخوف ترین دستگاه پلیسی و تفتیش عقاید را علم کرد، تا نوه های خردسال انقلاب در برابر جای خالی مجسمه به زیر کشیده لنین به صف شوند و از دست پیرمردهای آمریکایی (همان امپریالیسم سابق) شکلات صدقه بگیرند. به هر حال می توان اینطور بیان کرد که لنین رسم و راه اقسام فریبکاری های سیاسی، رسیدن به هدف به هر وسیله و تحقیر آزادی بیان و انتقاد را یاد داده بود تا به هر قیمت که شده به هدف، دیکتاتوری پرولتاریا، دست یابد. لنینیسم که بعد از او دستورالعمل اخلافش شد، به همین روش ها و ایده هایی نظر داشت که با لنین متحقق شد.

گردآوری:فاطمه ناظم زاده/گروه جامعه و سیاست

هفته نامه - خردنامه همشهری - 1384 - شماره 87

سایت - باشگاه اندیشه

منابع:جام جم آنلاین: 27شماره خبر: 100957659315