چند سالی است که در جمعهای دوستانه و مهمانیهای کوچک و بزرگ خانوادگی، افرادی که سن و سالی از عمرشان گذشته با حسرت و افسوسی از گذشتههای نه چندان دوری یاد میکنند که مردم زندگی خوب و خوشی داشتند با اینکه امکانات رفاهی به اندازه این دوره در دسترس مردم نبود ولی انگار در زندگیها شادی و خنده و شوخی و صمیمیت، بیشتر رواج داشت.
گرفتاریها کمتر بود و مردم اینقدر غم و غصه نداشتند. الان کمتر کسی در زندگی احساس آرامش و شادی دارد و هرکس به نوعی گرفتار و درگیر است. وقتی بحث به علتهای بروز این وضع کشیده میشود هر کس چیزی میگوید. بعضی معتقدند اینها از عوارض زندگی ماشینی است و هیچ راه چارهای ندارد.
بعضی دیگر معتقدند مردم گرفتار تجملات و زرق و برق زندگی شدهاند و سادگی و یکرنگی و صمیمیت قدیم از بین رفته، عدهای دیگر که تعدادشان کم نیست معتقدند مردم آنقدر گرفتار خرج و مخارج و مشکلات زندگی شدهاند که هر کس باید همه ی هوش و حواسش را جمع کند تا بتواند گلیمش را از آب بیرون بکشد و دیگر فرصتی برای خوشی و شادی و لذت بردن از زندگی وجود ندارد.
اما به راستی، علت اصلی و ریشه واقعی این مشکل چیست؟ اگر معتقد باشیم اینها از عوارض زندگی ماشینی و رشد و پیشرفت تکنولوژی و افزایش سطح رفاه عمومی است، باید برای همیشه به این وضع عادت کرد ، چون نمیتوان جلوی پیشرفت و توسعه علم و تکنولوژی را گرفت و هیچکس موافق نیست امکانات رفاهی را ازدست بدهد.
همانطور که گفته شد ، عدهای هم معتقدند بروز این وضعیت به خاطر گرفتاریها و خرج و مخارج زندگی است و رفع مایحتاج و دغدغه آینده زندگی به قدری ذهن مردم را مشغول کرده که کمتر میتوان به شادی و لذت بردن از زندگی توجه داشت. این حرف از یک جهت درست و قابل تأمل است. ولی نمیتوان آنرا تعمیم داد. اگر چنین بود، اولاً افرادی که از نظر مالی مشکلی ندارند و توانستهاند به قدری سرمایه و امکانات فراهم کنند که بابت آیندهشان نگرانی نداشته باشند ، باید زندگی شاد و توام با خوشی و آرامش داشته باشند ، طوریکه فرد هر چه سرمایهدارتر باشد ، باید شادتر و با آرامش بیشتر زندگی کند ولی تجربه نشان داده که چنین نیست و بسیاری اوقات در چنین زندگیهایی مشکلات و داد و فریاد و ناراحتیهای عصبی، خیلی بیشتر از زندگیهای متوسط و معمولی است.
ثانیاً اگر علت بروز این وضعیت نگرانی از آینده باشد، نسل گذشته باید دغدغههای بیشتری میداشتند، چون قطعاً در آن زمان به خاطر نبود بیمههای اجتماعی و حقوق و مستمریهای بازنشستگی و همچنین تغییرات سیاسی و اجتماعی، دغدغه آینده خیلی بیشتر از امروز بود. البته منظور ما این نیست که نگرانیهای معشیتی و دغدغههای آینده زندگی، تأثیری بر آرامش و شادی زندگی ندارد. بلکه برعکس کاملاً تأثیرگذار است. امام صادق(ع) در این مورد فرمودهاند: «انسان تا آذوقه یکسال آینده خانوادهاش را تأمین نکرده باشد، آرامش ندارد» منظور ما اینست که همه وضعیت پیش آمده به دلیل فراهم نبودن امکانات و نگرانی از آینده نیست بلکه عوامل بسیار موثر دیگری در این امر نقش دادند.
به نظر ما یک نکته اصلی و شاه کلید طلایی در این بین فراموش شده که با توضیح یک مقدمه، آنرا بررسی خواهیم کرد احتمالاً با خواندن چند جمله اول این مقدمه ، تصور میکنید میخواهیم باز هم حرفها و نصیحتهای تکراری را بازگو کنیم ولی تلاش کردهایم این موضوع را از دریچه دیگری مورد بررسی قرار دهیم.
ما انسانها، هم وجود جسمانی و نیازهای جسمی و معشیتی داریم و هم روح و روان و نیازهای روحی و روانی. همان طور که برآورده نشدن نیازهای جسمانی مثل گرسنه ماندن، بیخوابی و بدون همسر زندگی کردن برای انسان مشکل است و باعث برهم خوردن آرامش و آسایشش میشود ، برآورده نشدن نیازهای روحی و روانی هم مشکلاتی در پی خواهد داشت که باعث میشود آرامش و آسایش انسان به مخاطره بیفتد. ولی به دلیل اینکه نیازهای غریزی مثل خوردن و نوشیدن و خوابیدن و پوشاندن بدن از سرما، شرط حیات و ادامه زندگی است، توجه به این نیازها در انسان بسیار قویتر است. اما اگر همه توجه انسان به رفع این نیازها معطوف شود و جنبه دیگر وجودش را فراموش کند ، اسباب افسردگی و ناراحتی و پریشانی را برای خودش فراهم آورده و در بسیاری از اوقات دلیل این افسردگیها و ناراحتیها را نمیداند و اغلب اوقات عوامل دیگر را باعث بروز این وضعیت تلقی میکند.
با توجه به این موضوع برای بر طرف کردن نیازهای روحی و روانی چه باید کرد تا به آرامش و آسایش و لذت بردن از زندگی نائل شد؟ همانطور که بارها و بارها شنیدهاید عبادت و نیایش در این راه موثر است ولی منظور ما چیز دیگری است که به امید خدا در قسمت بعد به آن خواهیم پرداخت.
تبیان- احسان رادمند
در قسمت قبل گفتیم که روح انسان هم، مثل جسم او نیاز به تغذیه و استراحت دارد و مثل بدن، روح را هم باید از خطرات و آلودگیها حفظ کرد. گفتیم که روح و روان انسان، با ایمان واقعی و آگاهانه و مطالعات سودمند و کسب علم و معرفت و دانش، تغذیه میشود. حضرت علی (ع) در این مورد فرمودهاند: «روح و جانتان را با مطالب عملی جدید ، تکمیل کنید چون همانطور که بدنها به خوراک احتیاج دارند ، روح و روان هم به خوراک احتیاج دارد.»
ما انسانها نیازمندیم محبت کنیم و مورد محبت قرار بگیریم. بنابراین باید مراودات و تعاملات و همکاریهایمان با همدیگر را طوری شکل دهیم که توأم با صفا و صمیمیت و مهربانی باشد.
خوشبختانه به خاطر رشد فکری جامعه ، اکثر مردم نسبت به این موارد آگاهی دارند. ولی آنچه غالباً مورد غفلت واقع میشود این است که ما انسانها نیازمندیم محبت کنیم و مورد محبت قرار بگیریم. بنابراین باید مراودات و تعاملات و همکاریهایمان با همدیگر را طوری شکل دهیم که توأم با صفا و صمیمیت و مهربانی باشد. این همان چیزی است که نسل جدید ، به خصوص در جوامع شهری به آن نیازمند است. محبت کردن به دیگران، سرزدن به آنها، جویای احوال بستگان و همسایگان و دوستان و برادران شدن و برقراری روابط توأم با مهربانی و صمیمیت و رعایت حقوق آنها، از سنتهای حسنه و سفارش شدهای است که به تدریج در حال بیفروغ شدن و فراموشی است. باید گفت متاسفانه رواج این وضع باعث میشود زندگیها سختتر و سردتر و توأم با گرفتاری و ناراحتی بیشتر شود.
بدیهی است مصادیق لطف و رحمت الهی می تواند افزایش برکت درزمان، اصلاح امور و بر طرف شدن گرفتاریهای زندگی باشد.
متاسفانه شاید برخی از کودکان و نوجوانان و احیاناً بعضی از جوانان مخصوصاً در تهران به یاد نداشته باشند که تا همین چند سال پیش مهمانی رفتن و دعوت مهمان به منزل و شب نشینی و دید و بازدید و عیادت از بیماران آشنا، جزو امور جدایی ناپذیر زندگی بود. گردشهای کوتاه مدت یک یا دو روزه چند خانواده در کنار هم و رفتن به نقاط خوش آب و هوا و سرزدنهای گاه و بیگاه اقوام و دوستان به یکدیگر، تا همین چند وقت پیش رواج فراوان داشت.
قبلاً گفتیم که روح و ذهن انسان، مثل جسم او علاوه بر نیاز به تغذیه، نیاز به استراحت و فراغت هم دارد. همین مهمانیهای کوچک و بزرگ و گردشها و تفریحات دست جمعی- به شرط آنکه گناه آلود یا مقدمهای برای گناه نباشد- باعث استراحت روح و ذهن و روان آدمی خواهد شد. حضرت امام علی(ع) در باره این موضوع فرمودهاند: «شادی و تفریح، وسیله انبساط و نشاط روح و ذهن آدمی است». کارهای تفریحی، ارزش اقتصادی ندارند ولی روی فعالیتهای اقتصادی و وظایف اجتماعی اثر بسیار مفید و کارآمدی دارند و آدمی برای کار و تلاش آماده میشود.
امام صادق (ع) فرمودند: «خوبست انسان عاقل بخشی از اوقاتش را برای ملاقات با اقوام و دوستان با ایمان و سلیم النفس اختصاص دهد و بخش دیگری از اوقاتش را به تفریحات سالمی که حرام خدا در آن نباشد اختصاص دهد، انجام این برنامهها، در انجام کارهای روزانه به انسان کمک میکند» .
احتمالاً شما هم این امر را تجربه کردهاید که بعد از هر مهمانی یا مسافرت و تفریح ، احساس خوب و مطبوع توأم با آرامشی به انسان دست میدهد و با روحیه بهتر آماده انجام کارهای روزمرهاش میشود. علاوه بر این، رفت و آمد با اقوام و ایجاد مراودات صمیمانه و دوستانه با آنها فواید و اثرات گرانبار دیگر هم دارد. به عنوان مثال، همین روابط با اقوام و بستگان باعث می شود بین کودکان و نوجوانان و جوانان فامیل رفاقت و دوستی ایجاد شود و این گروههای سنی از رفاقت غریبهها بینیاز شوند و تحت تاثیر رفاقتها ی مخرب و زیان آور و خارج از نظارت خانوادهها قرار نگیرند و بچههای هر خانواده، هماهنگ با فرهنگ و آداب و رسوم آن خانواده، تربیت شوند که همین امر بسیاری از تنشهای بین والدین و فرزندان را کاهش می دهد. یکی دیگر از فواید ارتباطات خانوادگی با اقوام اینست که در همین رفت و آمدها و همنشینیها، افراد با هم درد دل میکنند و از مشکلات و گرفتاریهایشان حرف میزنند و به اصطلاح غم و غصههایشان را سبک میکنند و از تجربیات هم بهرهمند میشوند.
شاید جالب باشد بدانید در بسیاری از همین مهمانیها و شبنشینیها و گردشهای چند خانواده در نقاط خوش آب و هوا، ماجراهای جذاب و جالبی اتفاق میافتاد که تبدیل به خاطرات خوب و شیرین میشد که در ذهنشان به یادگار میماند. به دلیل همین خاطرات خوب و زیباست که قدیمیترها هر وقت فرصتی دست بدهد با حسرت و اندوه از آن دوران یاد میکنند.
تبیان - احسان رادمند
در گذشته ای نه چندان دور، نگاه به علم تغذیه نگاهی حاشیه ای بود، اما امروز به خوبی می دانیم که برای حفظ و ارتقای سلامت بدن، پیشگیری از بیماری ها و موفقیت در درمان و بازتوانی آنها، به شدت به این علم محتاجیم.
بی توجهی به تغذیه می تواند پیامدهای جبران ناپذیری برای جامعه به بار آورد و ارتقای سطح سواد تغذیه ای جامعه، امروزه به عنوان یکی از محوری ترین برنامه های سلامت مورد توجه همگان است.
خوشبختانه این موضوع در سند چشمانداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران مورد توجه قرار گرفته است. در 3 دهه بعد از انقلاب اسلامی، دستاوردهای بزرگی در بخش سلامت برای کشور حاصل شده که کاهش سوء تغذیه از موارد مهم و افتخارآفرین آن است، اما هنوز تا حد ایدهآل فاصله زیادی داریم.
باید گفت شیوع روزافزون چاقی، چربی و قند خون بالا، بی شک ارتباط مستقیمی با الگوی مصرف مواد غذایی در کشور دارد.
اصطلاح رژیم درمانی یا درمان با رژیم، به معنای استفاده از رژیم غذایی فقط برای بیماران نیست، بلکه برای افراد سالم نیز است، به این معنی که افراد سالم هم باید به نوبه خود از رژیم غذایی مناسب استفاده کنند تا به این وسیله از ابتلا به سوء تغذیه مصون بمانند و از سلامت کامل برخوردار شوند.
یکی از موضوعاتی که در حوزه سواد تغذیه ای به آن توجه می شود، مکملهای غذایی – رژیمی است. مکمل یا supplement ، کامل کننده نیازهای سلولی انسان به ویتامین ها یا املاح است و وقتی به کمک می آید که مواد غذایی به هر دلیل نتوانند نیازهای فرد را به صورت کامل تامین نمایند.
مشاهدات علمی نشان داده است مکملهای رژیمی، اثرات بسیار سودمندی بر سلامت فرد دارند، اما به شرط آن که با رعایت ملاحظات خاصی صورت گیرد.
درست است که راز سلامت و نشاط در تغذیه ی سالم نهفته است و تامین کافی ویتامین ها و ریزمغذی ها و مواد معدنی، کلید تندرستی و شادابی انسان است، اما باید به این نکته توجه داشت، این تشخیص پزشک است که تعیین می کند:
بدن فرد به کدام مکمل غذایی و به چه مقداری نیاز دارد؟ یا کدام مکمل با برنامه غذایی یا برنامه دارویی فرد تداخل دارد؟ یا مصرف کدام مکمل ها توام با هم ممکن است برای فرد خطرآفرین باشد؟
نحوه تهیه و تامین این مکملها نیز مهم است و حتما باید از داروخانه های مجاز، تایید شده و تحت نظارت صورت گیرد. متأسفانه چندی است شاهد بروز پدیده قاچاق مکملها در کشور هستیم و این موضوع سبب بی اعتمادی زیادی در میان پزشکان و همچنین عموم مردم شده است.
در واقع مکمل های غذایی که دارای مجوز هستند، از یک سو هنگام ورود توسط متخصصان امر در وزارت بهداشت، تحت کنترل و نظارت قرار می گیرد و نام کشور تولید کننده، تاریخ تولید و میزان مواد مؤثر آن ها نیز مشخص است و از سوی دیگر تحت برنامه نمونه برداری مستمر وزارت بهداشت است تا نسبت به سلامت این فرآورده ها پیش از رسیدن به دست مصرف کننده، اطمینان کامل حاصل شود.
یکی از راهکارها برای اطمینان از صحت و اصالت این فرآوردهها، آشنا کردن افراد جامعه با فرهنگ استفاده صحیح از مکملهای غذایی سالم است.
مردم به واسطه اهمیتی که برای سلامت، تندرستی و شادابی خویش قائل هستند، نباید فرآوردههایی را که به صورت قاچاق و بدون نظارت وزارت بهداشت وارد کشور می شود، مصرف نمایند.
در حقیقت مکملها از زمان های بسیار قدیم در طب سنتی وجود داشته است و اکنون به صورت مدرن و بر اساس اطلاعات و تحقیقات علمی جدید تولید و مصرف می شوند، ولی شرط موفقیت این مکمل ها در تامین سلامت جامعه آن است که فرهنگ استفاده از آن نیز به صورت صحیح و علمی در کشور پایه ریزی شود.