توصیههایی برای ازدواج موفق (3)
ابراز احساسات و توجه به نیازها
انسان در زندگی مشترک ، به دو مهارت ابراز احساسات و توجه به نیازها احتیاج دارد. ابراز احساسات به این معنی که ابتدا احساسات خود را شناسایی و بعد آنها را بیان کنید و ترسیم نیازها به این مفهوم که طرز تقاضا برای خواسته ی خود را برنامهریزی کنید. به گونهای که بتوانید بیآنکه رفتاری انفعالی یا پرخاشگرانه داشته باشید، ابزار وجود کنید و قاطعیت به خرج دهید.
اگر در هر یک از این مهارتها ضعیف باشید مناسبات شما با همسرتان آسیب میبیند. اگر فاقد هر دو مهارت باشید روابط شما محکوم به شکست است.
شرط اول برای ابراز احساسات این است که احساسات خود را کاملا بشناسید و از کلمات مناسب برای ابراز احساسات خود استفاده کنید . سعی کنید احساسات خود را یادداشت کنید. تمرین زیر به شما کمک میکند احساسات لحظه به لحظه ی خود را تجربه کنید، نگوئید خودم هم نمیدانم چرا چنین میکنم و چرا چنین رفتاری دارم؟ تمرین زیر به شما کمک میکند احساسات لحظه به لحظه خود را تجربه کنید.
تاریخ موقعیت احساس
10/3 احمد گلهای باغچه را خراب کرد. خشمگینواندوهگین
10/5 احمد برایم شاخه گلی آورد تا عذرخواهی کرده باشد. مهر- توجه
10/6 میخواستم خونه مامانم برم اما دیدم احمد حاضر نیست با من بیاید. عصبی،دلگیر،ناراحت
10/9 توضیح میدم چرا احمد با من نیامد. احساس خجالت
قدم اول در ابراز احساسات انتظار کلمهای است که احساس شما را به بهترین شکل نشان میدهد، افسرده، خشمگین، دلگیر، عصبانی، مشوش، نگران و نظایر آن.
شما میتوانید با رعایت اصول زیر احساساتتان را به بهترین شکل به همسرتان انتقال دهید و به آنگونهای که پذیرای شما باشند، مطرح کنید.
1- در عبارات به جای اینکه از فاعل تو استفاده کنید بهتر است فاعل «من» را به کار ببرید. توجه داشته باشید که جملات با فاعل «تو» بسیار سرزنش آمیز هستند.
«تو مرا عصبانی میکنی»
«تو آدم بی تعهدی هستی و جز خودت به کسی فکر نمیکنی»
«تو داری اعصابم را مختل میکنی»
وقتی از فاعل من استفاده میکند ، مسئولیت احساساتتان را میپذیرید و احتمال اینکه همسرتان به حرف شما بها بدهد، بیشتر میشود. و لذا بهتر است بگویید:
«من عصبانی هستم»
«دیشب وقتی دیر آمدی، ناراحت شدم»
«اعصابم مختل شده است»
توجه داشته باشید ممکن است جملهای را با فاعل «من» شروع کنید، اما جمله اصلی متوجه «تو» باشد. مانند :
«احساس میکنم تو یک روانی هستی»
«من از مخارج بیتناسب تو عصبانی هستم»
2- صادق باشید. سعی کنید در بیان احساسات خود تا حد امکان برخورد صادقانه داشته باشید، حقیقت را بگویید، مبالغه نکنید.
3- همخوانی داشته باشید. مهم است که زبان و لحن صدای شما با کلامتان همخوانی داشته باشد، اگر در حالیکه تبسم میکنید از اندوه خود حرف بزنید، مسلما پیام شما به طور صحیح مخابره نخواهد شد.
توجه به خواستهها
این حق شماست که خواستههایتان را با همسرتان در میان بگذارید در واقع در قبال خود و در قبال همسرتان مسئول هستید که نیازهایتان را بشناسید، شما متخصص خودتان هستید.
هیچکس و حتی همسرتان نمیتواند ذهن شما را بخواند، و از خواستههایتان آگاه شود. ممکن است شخص از شما بخواهد کاری را برایش انجام دهید، شما نیز میپذیرید ولی دائم در خودتان شکایت میکنید. آیا نمیدانند من چقدر گرفتارم؟ آیا نمیخواهند وضعیت و مشکلات مرا درک کنند؟ باید بگوییم این شما هستید که باید خواستهها، مشکلات و نیازهایتان را مطرح نمایید، دیگران قادر به اندیشهخوانی نیستید و نمیتوانند ذهن شما را بخوانند، بهتر است در چنین شرایطی بگویید «خیلی مایلم به شما کمک کنم ولی به دلایلی فعلا قادر به انجام آن نیستیم و خیلی راحت از پذیرفتن آن کار خودداری کنید» در ارتباط با همسر بهتر است ابتدا درخواست خود را از قبل بنویسید. در این صورت موضوع در ذهنتان روشنتر میشود و از آن مهمتر، میتوانید مطمئن شوید که ارتباط شما از عناصر یک درخواست خوب برخوردار است.
در مقالات بعد به بررسی " فنون برقراری ارتباط صحیح (ارتباطات کلامی) " خواهیم پرداخت .
ادامه دارد ...
منبع : برگرفته از کتاب " روان شناسی ازدواج – نویسنده : زهره رئیسی – با تغییر و تلخیص
توصیههایی برای ازدواج موفق (2)
در مقاله ی قبل به بررسی بحث " همسر خود را آنچنان که هست بپذیریم " و بحث "خوب گوش دادن ، به عنوان مهمترین مهارت ارتباطی " پرداختیم . در این مقاله ی به بررسی این موضوع می پردازیم که " زن و مرد علاوه بر اینکه از کلمات مشابه استفاده میکنند گاهی تصوراتشان از کلمات متفاوت است "
از مشکلاتی که بین زن و مرد بوجود میآید این است که زن و مرد علاوه بر اینکه از کلمات مشابه استفاده میکنند ولی تصوراتشان از کلمات متفاوت است آنها حتی از جملات واحد معانی متفاوت برداشت میکند.
زنان احساسات خود را اغراقآمیز جلوه میدهند و محدودیتی در استفاده از لغات نمیبیند، اما مردان کلمات را واقعی پنداشته و واکنشهای نامناسب نشان میدهند. مردان حرفهای زنان را لغت به لغت معنا میکنند.
وقتی زن و مرد با یکدیگر صحبت میکنند و یا سوال میپرسند، منتظر جواب معقول هستند. پاسخهایی که شما میدهید، میتواند ارتباط را شفافتر و نزدیکتر کند و یا ارتباط را تیره و قطع نماید. پاسخ دهنده با جوابی که میدهد شخصیت درونی خود را نمایان میسازد .
جوابهای تند و سریع و بدون تفکر موجب رنجش شنونده میشود و اینگونه جوابها خامی و عجول بودن پاسخدهنده را میرساند.
جوابهای سربالا و سرزنشآمیز دلیل بر پرعقده بودن و عصبیت پاسخ دهنده است و ناشی از آن است که وی شیوه برقراری ارتباط را نمیداند. واکنشهای کلامی که با تعمق و منطقی و بدون حب و بغض باشد و جواب دهنده صادقانه خواستههای خود را مطرح میکند، قطعا ارتباط بهتری را رقم میزند و موجب پایداری زندگی خواهد شد.
در ذیل چند نمونه از واکنشهای کلامی آورده میشود شما کدام پاسخ را ترجیح میدهید، آیا اگر مورد آخر را انتخاب کنید بهتر نیست؟
امروز شاید کمی دیر بیام
الف- کار همیشگی توست
ب- باز میخوان ازت کار بکشن
ج- باشه منتظرت میمونم ولی خودت را خیلی خسته نکن
نظرت نسبت به ... چیه؟
الف- چطور مگه. کی تا حالا نظر من برای شما مهم شده.
ب- نه اصلا ازش خوشم نمیآید.
ج- چیز بدی ازش ندیدم. در معاشرت بهتر میشه دیگران را شناخت.
جلوی مهمانها درست نبود با من اینطوری حرف بزنی.
الف- حقت بود.
ب- تو که برای کسی اهمیت قائل نیستی
ج- ببخشید خودم هم پشیمان شدم آخر خیلی عصبانیام کردی.
امروز حال خرید ندارم
الف- هر روزت همینه، این که عجیب نیست.
ب- باز نق و نقت شروع شد.
ج- اشکالی نداره اگه خستهای میگذاریم برای یه روز دیگه.
چرا غذا نمیخوری مگه غذا خوردی؟
الف- نمیخورم، از این غذا خوشم نمییاد.
ب- کجا غذا خوردم، باز کج خیال شدی.
ج- با اینکه بوی غذات آدمو به اشتها میاره، اما نمیدونم چرا میل ندارم.
در جایی که انسان میتواند بطور صریح سخن بگوید و رنجشهای خود را از راه گفتوگوی مستقیم حل کند چرا متوسل به طعنه و کنایه شود و یا به جای اینکه به حل اصولی مشکلات خود بپردازد به زخم زبان متمسک شود. در این صورت نه تنها مشکل حل نمیشود بلکه رنجشها عمیقتر میگردد.بهتر است سعی کنید در زندگی مسائل و مشکلات را خودتان حل کنید، و رنجش حل نشده باقی نگذارید.
وقتی زن و مرد از هم رنجش پیدا میکنند و درصدد رفع آن بر نمیآیند، وقتی اجازه میدهند ناراحتیها و دلخوریها روی هم انباشته شود، همچون کامیونی میشوند که مملو از لجن باشد. اگر این کامیون بار خود را خالی نکند، بوی بدش همه جا را میگیرد. زوجی که رنجشهای خود را رفع نمیکنند ، باید انتظار داشته باشند رابطهشان سرد شود.
وقتی یکی از دیگری میرنجد، بیمنطق، بیانصاف و پرخاشگر میشود، حال حدس بزنید قضاوت چنین آدمی نسبت به همسرش چگونه خواهد بود.
در مقاله بعد به بررسی موضوع " ابراز احساسات و توجه به نیازها " و تمرینی که به شما کمک میکند احساسات لحظه به لحظه خود را تجربه کنید ، خواهیم پرداخت .
ادامه دارد ...
منبع : برگرفته از کتاب " روان شناسی ازدواج – نویسنده : زهره رئیسی – با تغییر و تلخیص
هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد سعادت همدم او گشت و دوست هم قرین دارد
حافظ
خداوند به مرد جفتی از جنس خودش عطا کرده تا با او انس و الفت بگیرد. با یکدیگر زندگی کنند در کنار همدیگر آرامش و آسایش داشته باشند. تشریک مساعی نمایند، خانه و مدرسه بسازند، آموزش و پرورش دهند، تجربه بیاموزند و به تکامل برسند. در محیط تغییرات به وجود آورند، رشد نمایند و رشد دهند.
پسر و دختر جوانی که با هم ازدواج میکنند در واقع تولد تازهای را آغاز میکنند و در اقیانوس تازهای وارد میشوند که اگر تجربه و کار آموزی قبلی را نداشته باشند ، حداقل باید از هوش و فراستی برخوردار باشند که بتوانند در جزر و مد اقیانوس، گم و سرگردان نشوند.
بعضیها میگویند موفقیت ازدواج ، بستگی به این دارد که تا چه اندازه به عشق متعهد هستید. عدهای موفقیت روابط صمیمانه را به بخت و اقبال نسبت میدهند. جمعی دیگر هم به شور و اشتیاق و به وجود علایق و یا ارزشهای مشترک اشاره میکنند.
بعد از بررسی صدها رابطه به این نتیجه رسیدیم کسانی که در روابط صمیمانه ی خود موفق میشوند از مهارتهای ویژهای برخوردارند. به این نتیجه رسیدیم که روابط پایا و پردوام را زوجهایی تحقق میبخشند که با مهارتهای میان شخصی مانند گوش دادن، ارتباط روشن، مذاکره، برخورد موثر با خشم و چیزهای دیگر آشنایی دارند.
در این سلسله مقالات قصد داریم به هرکدام از این مسائلی که ممکن است ایجاد مشکل کند ، بپردازیم . در این مقاله به بررسی بحث " همسر خود را آنچنان که هست بپذیریم " و بحث "خوب گوش دادن ، به عنوان مهمترین مهارت ارتباطی " می پردازیم . و در مقاله ی بعد به بررسی این موضوع می پردازیم که " زن و مرد علاوه بر اینکه از کلمات مشابه استفاده میکنند گاهی تصوراتشان از کلمات متفاوت است " خواهیم پرداخت .
یکی از راههایی که کمک بزرگی به بقاء و دوام زندگی میکند و زندگی زناشویی را استحکام میبخشد این است که «فرد همسر خود را آنچنان که هست بپذیرد» او را با تمام خصوصیاتش، با تمام تجارب گذشتهاش با پدر، مادر و خواهر و برادرش بپذیرد.
هر انسانی ریشه در تجارب گذشته و خانواده ی خود دارد و اصولا قسمتی از هویت شخصی هر فردی از خانوادهاش ناشی میشود. آیا میتوان نیمی از هویت او را نادیده بگیریم و اصلا نپذیریم؟ آیا میتوان گل را بدون ریشه زنده نگاه داشت؟ از طرفی نپذیرفتن تمام ابعاد وجودی فرد موجب میگردد که یکی از طرفین و در نهایت هر دوی آنها احساس عدم امنیت عاطفی و روانی نمایند.
بنابراین در یک ازدواج سالم، آنچه اهمیت دارد پذیرش تام و تمام همسر است، اگر شما قادر باشید همسرتان را با همان قیافه و با همان شغل، با همان میزان تحصیلات، با خانوادهای که دارد، بپذیرید و این نگرش را در خودتان تقویت کنید ، احساس بهتری در زندگی مشترک خواهید داشت و الگوهای رفتاری شما در مقابل همسرتان نیز مشخص خواهد شد.
بهتر است این تفکر را در خود تقویت کنید که این شخص با تمام ویژگیهای خوب و بدی که دارد مال من است و برای من است، با وی زندگی میکنم و به او عشق میورزم.
در پژوهشی که توسط «ژانت لوئر» و «روبرت لوئر» (1985) انجام شد 351 زوج که بیش از 15 سال با یکدیگر زندگی کرده بودند مورد ارزشیابی قرار گرفتند و از آنها پرسیده شده چه عاملی باعث رضایت آنها از زندگی مشترک شده است؟ نتیجه تحقیق نشان داد عاملی که بیش از همه به عنوان دلیل بقای زندگی مشترک ازدواجها از سوی زوجها بیان شده است «گرایش یا طرز تلقی مثبت نسبت به همسر» میباشد .
طی این روحیه و نگرش ، آنها به اصطلاح همسر خود را از هر لحاظ قبول داشتند و همسر خود را بهترین و نزدیکترین دوست معرفی کردهاند، اکثر زوجهای خوشبخت، همسرشان را به خاطر «فردیت خویش» و به خاطر وجود خود او (به عنوان یک انسان خوب و دوست داشتنی و قابل احترام) دوست داشتند و به او عشق میورزیدند. از وجوه مشترک این زوجهای خوشبخت و موفق فداکاری، بخشندگی و مراقبت از یکدیگر است. (روانشناسی امروز 1985).
یکی دیگر از راهها و مهارتهایی که در زندگی مشترک بسیار موثر واقع میشود گوش دادن است، گوش دادن واقعی به همسر دشوار است. گوش دادن، مهمترین مهارت ارتباطی است که میتواند تولید صمیمت کند و آنرا حفظ کند.
وقتی خوب گوش میکنید همسرتان را بهتر درک میکنید، با او هماهنگ میشوید، از روابط خود بیشتر لذت میبرید و بیآنکه مجبور به ذهن خوانی باشید، میفهمید که همسرتان چرا چنین میگوید و چنین میکند. یکی از موانع موثر بر سر راه گوش دادن ، اندیشه خوانی (ذهن خوانی) است.
وقتی به صحبت همسرتان توجه نمیکنید و آن را باور ندارید و به واقع برای منظور او معنایی در نظر میگیرید، اقدام به ذهن خوانی میکنید. اندیشه خوانها به عواملی از قبیل لحن صدا، حالات چهره و ژست و حالت بدن یعنی به طور کلی به فراپیام بیشتر از پیام ، بها میدهند. محتوای حقوقی صحبت همسرشان را با فرضیهسازیهای خود عوض میکنند. ذهن خوانی برای ایجاد صمیمیت بسیار مضر است، زیرا مسلمات را رها میکند و به خیالات میچسبد.
از دیگر مواردی که موجب عدم توجه و گوش دادن پویا میشود نگرانی برای جواب است گاهی به قدری نگران و درگیر جواب هستید که حرفهای گوینده را نمیشنوید .
گاه همه مطالبی را که میخواهید بگویید در ذهن تمرین میکنید. و یا مطالب را فیلتر میکنید، به این معنا که به بخشی از حرفهای گوینده، توجه میکنید اما از کنار سایر بخشها بیتفاوت عبور میکنید.
یکی از مشکلاتی که بین زوجین گاهی اوقات ایجاد تنش و دردسر میکند، اینست که آنها از ضمائر استفاده ی نامناسب میکنند افراد و بالاخص خانمها اگر در جایی که بهتر است شریک زندگیشان ضمیر «ما و برای ما» را به کار ببرد «من یا برای من» را استفاده کرد، جریحهدار میشوند.
مثلا اگر همسرشان گفت «میرم یک گشتی بزنم اگر دوست داشتی بیا» این لحن ممکن است وی را برنجاند چون به نظر میرسد آمدن یا نیامدن خانم برای همسر علیالسویه است و یا در جای دیگر که ضمیر من را به کار میبرد در واقع همسر را محصور کرده و یا جایی برای اشتراک باقی نمیگذارد.
در مقاله ی بعد به بررسی این موضوع می پردازیم که " زن و مرد علاوه بر اینکه از کلمات مشابه استفاده میکنند گاهی تصوراتشان از کلمات متفاوت است " خواهیم پرداخت .
ادامه دارد ...
منبع : برگرفته از کتاب " روان شناسی ازدواج – نویسنده : زهره رئیسی – با تغییر و تلخیص