جـمـع کـثـیری از مـدیران بـرجسـته بـا اتکا به برنامه ریزی و بـرخورداری از مهارت هـای اجـرایی از نـردبـان شـغـلی بـالا آمـده اند. اما برتری آنـهایی کـه هـمـیشه در صـدر هسـتند تـوانـایـی فـوق الـعـاده شـان در بـرقـراری ارتـبـاط با سایرین است.
در هنگام تاسیس یک شرکت موارد مختلفی در نظر گرفته میشود که یکی از آنها مهارتهای اجرایی است. موسسات و ارگان هـا بـرای ایــجاد این توانایی در میان کارمندان خود شعب مختلفی را بـصـورت غیر ضروری به این امر اختصاص مـی دهـنـد و در مـقـابـل هیـچ هــزینه ای را صرف ارتباطات عـمـومی نـمی کنند. البته این بدان معنا نیست که اقشار مـخـتــلف جامعه، رسانه های گروهی و سرمایه گذاریها بر روی ارتباطات امری بلا استفاده و بی مورد به شمار می رود بلکه برعکس اولین رکن اساسی برای دستیابی به موفقیت در هر شرکتی قابلیت انتقال عقاید و اهداف و خدمات آن به مراجعین می باشد و برای توسعه شرکت می بایست بالاجبار بر روی ارتباطات به طور گسترده حساب باز کرد.
همانطور که مشاهده می کنید، در این قسمت دو مولفه اصلی وجود دارد: ارتباطات و زمانبندی. در این مقاله نکاتی پیرامون بهبود مهارت های ارتباطی و روابط عمومی در سطوح مختلف توسعه یک موسسه و یا هر ارگان دیگر فراهم آمده است.
پیش از اینکه دست به اقدام هر گونه کاری بزنید اهداف اصلی خود را مشخص کنید. سپس آنها را به صورت تیتروار و کلاسه شده به دفتر سرپرست بخش ببرید و یا به نشانی آدرس الکترونیکی او بفرستید. لازم است که بدانید چه مطلبی را می خواهید انتقال دهید، اگر مطلبی برای خود شما واضح نباشد چطور می توانید از دیگران انتظار داشته باشید که متوجه آن بشوند.
این امر از اصول اولیه ارتباطات به شمار می رود. اما متاسفانه بسیاری از افراد توانایی رعایت آنرا در امور روزمره شغلی خود ندارند. مپرسید چرا؟ خوب، به ۲ دلیل:
۱- به طور ارادی، اغلب افراد خط پایان را در ذهن خود مجسم می کنند اما از تجسم راه رسیدن به آن عاجز هستند
به صورت ناخودآگاه انسانها به طور قطع تنها با تکیه بر عقاید شخصی خود از مسیر مستقیم منحرف خواهند شد. ما به اعتبار، مقام و منزلت خود اطمینان کامل داریم و تصور می کنیم به هر طریقی که پیام خود را انتقال دهیم، نتیجه مطلوب از آن ماست. چنین تصوری یکی از مخاطره آمیز ترین موانع در مسیر استیلا و ارتقا فرد به درجات بالاتر به شمار می رود. هنگامیکه بر طبق عقاید خود بر روی نتیجه حساب باز می کنید در حالیکه واقعیت چیز دیگری است به ناچار از فتح خط پایان در می مانید. بنابراین داشتن اجحاف کامل نسبت به مطلب مورد نظر امری ضروری در راه مقابله با موانع موجود می باشد.
مفهوم اصلی گفته های خود را بر روی یک تکه کاغذ یادداشت کنید و آنرا به کناری بگذارید، روز بعد دوباره به آن مراجعه کنید و یکبار دیگر آنها را مرور کنید. هدف نهایی با توجه به خواستهای شما شکل می گیرد و مسیرهای مختلف برای رسیدن به آن پدیدار می شود. پس لازم است که زمانی را به مرور نکات کلیدی اختصاص دهید تا با آمادگی کامل به سمت هدف حرکت کرده، با موانع روبرو شوید و آنها را از بین برده و تمام تمرکز خود را بر روی نتیجه نهایی معطوف کنید.
۲- اگرچه این کار مشکلی است اما متاسفانه بسیاری از صاحبان کالا و مشاغل توانایی تمیز دادن خودشان را از افکار و عقاید شخصی شان ندارند. بارها و بارها از خود سوال می کنند که چگونه می توانند بر روی دیگران ( چه اشخاص و چه شرکتها) تاثیر گذار واقع شده و خواست هایشان را بیان کنند.
به خاطر داشته باشید که هر چقد بیشتر بتوانید به داخل ذهن افراد نفوذ کنید، خیلی سریعتر می توانید آنها را در مورد پذیرش شرایط خود متقاعد کنید. البته منظور من این نیست که ذهن و افکار آنها را به بازی بگیرید، بلکه باید بدانید که نیازهای مراجعین چیست و یا به عبارت دیگر طرف مقابل خود را به خوبی بشناسید.
بیشتر افرادی که در یک شرکت و یا کارخانه کار می کنند، اهداف نسبتا مشابهی را دنبال می کنند و پایداری آنها در مواجهه با مشکلات مختلف تقریبا یکسان می باشد. به همین دلیل است که زمانیکه نظری مطرح می شود نتیجه کم وبیش یکسانی را در بر دارد.
قصد و نیت شما چیست؟
شما باید همیشه افکار خوب، زبان خوب و نیات خوب داشته باشید. تنها راه پیروزی و از بین بردن شک و تردید در طرف مقابل از این راه میسر خواهد شد. اهداف پر فضیلت را مد نظر خود قرار دهید و در راه رسیدن به آنها گام هایی از روی درستکاری بردارید. مردم هنگامی نیات شما را قبول دارند که به سخنان شما اعتماد داشته باشند و برای اینکه گفته های شما مورد قبول افراد شکاک قرار گیرد شما در وهله اول باید افکار درستی داشته باشید. بله، البته خیلی طبیعی است که میوه ممنوعه شما را اغوا کند و شما دچار وسوسه های شیطانی شوید، اما سعی کنید تا هیچ گاه مرتکب عملی نشوید که باعث شود صداقت شما زیر سوال رود. هنگامیکه توانایی رسیدن به اهداف را تنها با رعایت اصول اخلاقی پیدا کردید می توانید میوه ها و ثمره های ارزشمندتری را بدست آورید.
باید در زندگی خود پیروی از اصول اخلاقی را به صورت یک قانون در آورید. تنها راه موفقیت در کسب و کار و تجارت، توسعه منابع موجود بدون وجود وسوسه و فریب می باشد. گذشته از همه این ها اگر چنین مواردی را رعایت کنید روزی که نوبت به بررسی پرونده کاری شما می رسد و سرپرست بخش و یا کارفرما قصد تعیین حقوق و مزایای شما را داشته باشند با اعتماد به نفس کامل در جلسه مذکور حاضر خواهید شد. برای اینکه از درستی اعمال خود اطمینان کامل حاصل کنید در تمام مراحل زندگی خود با اتکا به نیروی ایمان و تقوی پیش روید تا در روز حساب در آرامش کامل به سر برید و هیچ گونه ترسی به دل راه ندهید.
شما باید همیشه نسبت به افراد دیگر نقطه نظر مثبت داشته باشید و برای آنها بهترین ها را آرزو کنید. تمام شکست ها و پیروزی ها ارتباط مستقیم با گفته ها و نیات درونی شما دارند. یک مدیر اجرایی اگر از مهارت های ارتباطی پایینی برخوردار باشد بدون شک در شغل خود موفق نخواهد بود، زیرا توانایی های او در انتقال مفاهیم کلیدی محدود است. مطمئن باشید که با زور و اجبار هیچ کاری از پیش نخواهد رفت- حال چه در زندگی شخصی و چه در زندگی شغلی
موقعیت شناس باشید
یکی دیگر از مولفه های حیاتی برای ایجاد موفقیت به هنگام برقراری ارتباط درک مناسب از فضا و محیطی است که در آن به سر می برید. شاید به کار گیری یک روش خاص ارتباطی در مراحل اولیه کار، موفقیت را برای شما به ارمغان آورد اما ممکن است به کار گیری همان روش در مراحل بعدی خسارت های جبران ناپذیری را به کل مجموعه وارد آورد. به عبارت دیگر در نظر گرفتن مراحل رشد یک سازمان از اصول بنیادین موفقیت به شمار می رود.
مدیران اجرایی و مدیران روابط عمومی در ساختار یک شرکت منعکس کننده دو قطب مجزا هستند. شاید به عقیده بسیاری از افراد وظیفه مدیران اجرایی خطیرتر باشد، اما این نظر فاقد هر گونه استدلال علمی است. با رشد و توسعه شرکت، مدیریت در صورتی موفق خواهد شد که روابط عمومی قوی باشد. بدون وجود ارتباطات موثر شرکت وارد بیراهه خواهد شد و متاسفانه در بسیاری از موارد ما شاهد چنین اشتباهاتی هستیم. مشکل زمانی محسوس می شود که شرکت مورد نظر به اندازه کافی بزرگ باشد، زیرا باید زمان و هزینه بیشتری صرف شود تا خسارات وارده جبران گردند و امکان دارد که تا آن زمان کشتی به کلی به گل نشیند.
اگر می خواهید مدیر موفقی باشید – چه در راس یک بخش چه در یک سازمان بزرگ – باید نسبت به تمام نکات اجرایی آگاهی کامل داشته باشید اما در عین حال از مقوله روابط عمومی و ارتباطات نیز غافل نشوید. اگر به خوبی توجه کرده باشید، باید به این نتیجه رسیده باشید که تمام ابزار مورد نیاز برای رسیدن به موفقیت در دستان شما قرار دارد و آن چیزی نیست جز “ارتباطات”. لازم نیست که بر روی یک میز بلند بایستید و مرتب داد و فریاد راه بیندازید. کاری که باید انجام دهید این است که نسبت به همه چیز آکاهی داشته باشید. شما باید بدانید که در حال حاضر هر یک از کارکنانتان کجا هستند و مشغول انجام دادن چه کاری هستند. باید توانایی انتقال پیام خود را به دیگران داشته باشید. با توجه به شرایط محیط پیرامون شما ابزاو وتوانایی ها تغییر پیدا می کنند.
اگر احساس می کنید که شرکت با سرعت خیلی زیادی به جلو پیش می رود و متغیرهای ناپایدار بسیاری در اطراف شما به چشم می خورند بنابراین بهترین کاری که می توانید انجام دهید “دست نگه داشتن” است. حتی ترجیحا می توانید یک گام به سمت عقب نیز بردارید تا اتفاقات پیش روی خود با دید بازتری ببینید. دلیل موفقیت بسیاری از کارفرمایان بزرگ چیزی جز این نیست. آنها تیرهای خود را بیهوده به هدر نمی دهند. اول دامنه دید کامل را بدست می آورند، هدف گیری کرده و در آخر گلوله را شلیک می کنند. این کار زمان بیشتری را برای تفکر در اختیار آنها قرار می دهد.
از همین حالا برقراری ارتباطات را شروع کنید
شاید خیلی ها این توانایی را نداشته باشند که در آن واحد هم از عهده امور اجرایی برایند و هم ارتباطی. پس بهتر است که واقع گرا باشید. این مرحله درست زمانی است که هیئت نمایندگانتان به کمک شما خواهند شتافت. از پاره ای امور دست بکشید و وظیفه انجام آنها را به عهده دیگران بگذارید. این عمل خود نوعی برقراری ارتباط به شمار می رود. هنگامیکه مسئولیت ها کمتر شوند دید شما نسبت به مسائل مختلف بازتر شده و توانایی تحلیل و بررسی دیدگاههای مختلف را بدست می آورید و تصاویر بزرگتری در ذهن شما نقش می بندند
منبع سایت :http://sheshmim.com
ملکه تومی ریس در شش قرن قبل از میلاد، معاصر کوروش زندگی میکرد، گفته میشود چون پسرش بدست کوروش کشته شده بود برای گرفتن انتقام در راس یک ارتش بجنگ علیه پادشاه ایران کوروش کبیر پرداخت.
اگر از قسمت اخیر آنکه جز افسانه چیز دیگری نمیباشد صرفنظر نمائیم میتوان حدس زد که تومی ریس یک سردار جنگی زن بوده است که لااقل در مقابل کوروش آنچنان مقاومتی نموده، که اثر آن در تاریخ باقی مانده است.
ملکه سمیرامیس بر حسب گفته دیودور دو سیسیل در حدود دوهزار سال قبل از میلاد و به عقیده هردوت فقط 800 سال قبل از میلاد میزیسته است. گفته میشود که از یک بشر و یک الهه بنام درکتو (derkto) متولد شد، که او را در صحرا رها کردند و بوسیله چوپانی بنام سیمیوس (simios) یافت شد.
ابتدا همسر افسری از اهالی نینوا ( پایتخت دولت آسوری در کنار دجله) یا حاکم سوریه بنام اومنس شد، که حاکم مزبور سمیرامیس را در هنگام لشکر کشی به باکتریان همراه برد واو را در جنگ شرکت داد و در هنگام تصرف bactres (منطقه شمال شرقی ایران قدیم ) سمیرامیس آن چنان از خود شجاعت و لیاقت نشان داد که باکتر بزودی تسخیر گردید و به همین علت مورد توجه پادشاه قرار گرفت و پادشاه او را به همسری خود برگزید.
سمیرامیس بیاندازه جاهطلب بود و به علت همین جاهطلبی شوهر تازه خود یعنی پادشاه را کشت که خود به تنهایی مالک تاج و تخت آسوریها گردد. در این هنگام بود که نبوغ ذاتی او ظاهر گردید. احتمالاً نام پادشاه آسوری شمشی آداب پنجم ( 810- 823 قبل از میلاد) بود و اسم آسوری سمیرامیس بنام سامورامات بوده که بنام پسر کوچکش آداد- نی ناری سوم سلطنت نموده است. سمیرامیس سرزمینهای مردابی اطراف رود خانه را با انجام عملیات عظیم و فوقالتصور خشک نمود و زیباترین شهر باستانی را بنام بابل با کاخهای عالی و باغهای معلق در آنجا بنا نهاد، که یکی از عجایب هفتگانه عالم شد.
فتوحات او با شکستی که در کنار رودخانه سند خورد متوقف گردید و به علت غرور زیادی که داشت نتوانست این شکست را تحمل کند و از سلطنت به نفع پسرش نینیاش صرفنظر نمود. سمیرامیس بعد از 42 سال سلطنت پرافتخار از دنیا ناپدید شد. و بنا بگفته افسانه، به شکل کبوتری بهآسمان پرواز نمود. (کلمه semiramis در زبان آسوری به معنی کبوتر است) .
زنوبی ملکه مشهور پالمیر (واقع در سوریه) بود. شوهر دوم او بنام اودهنات رئیس طوایف صحرایی پالمیر بود. در هنگام جنگ در مقابل شاهپور اول پادشاه ساسانی امور جنگی و هدایت آن را بین خود و شوهرش تقسیم نمود. به علت حس جاه طلبی که در او وجود داشت، احتمالاً شوهرش بر اثر تحریک او کشته شد و او بنام پسرش وابالات عهدهدار امور حکومت گردید و در سال 267 میلادی عنوان ملکه شرق را پیدا نمود. بدون اینکه از روم اطاعت نماید قلمرو خود را از یک طرف تا حدود فرات و از طرف دیگر به مدیترانه توسعه داد. سوریه را تسخیر و حتی مصر و قسمتی از آسیای صغیر را به تصرف خود درآورد. در عین حال اشتغال به امور فرهنگی را نیز از نظر دور نداشت. آداب و رسوم عرب را با فرهنگ یونانی و علوم نظامی رومی مخلوط نمود. دربار او محل ملاقات شعرا و فلاسفه و پناهگاهی برای مسیحیانی که مورد ظلم در نقاط دیگر قرار میگرفتند، گردید و در مدت کوتاه حکومت خود پالمیر را به صورت پایتخت شرق در آورد. بهطوریکه قبلاً نیز اشاره شد چون نمیخواست تحت تسلط روم درآید، اورهلی ین امپراطور روم ( از سال 270 تا 275 که دیوار روم را بنا نهاد و هم اکنون خرابههای آن باقیست) با پالمیر لشکر کشید و نیروی پالمیریها را در محلی بنام امز (emese) واقع در سوریه شکست داد و پالمیر را محاصره و ملکه شرق مجبور شد خود را تسلیم نماید. اورهلی ین پالمیر را خراب نمود (خرابههای آن در قرن 17 کشف شد ولی دارای ارزش هنری نمیباشد). بدین ترتیب او را دستگیر و به رم بردند. نام حقیقیاش بت زبینا (batzebina) بود. بعضی میگویند هنگامیکه او را به رم میبردند در کنار راه رها کردند که از گرسنگی هلاک شود. ولی به عقیده عده دیگر اورهلیین برای باشکوهتر جلوه دادن فتح خود، او را به رم برد و زندگی خود را در ویلائی که به او داده بودند، بسر آورد.
دبوراه(deborah) پیغمبر زن و قاضی قوم بنی اسرائیل است، طوایف جهود را که از بیست سال قبل در زیر یوغ ژاپن (jabin پادشاه کانان یا پادشاه آسور ) خم شده بودند، علیه پادشاه مزبور مسلح نمود و به دستور او باراک barac به سیزارا sisara سردار ژابن حمله کرد و او را شکست داد. در تورات یک سرود مذهبی مشهور وجود دارد که جریان پیروزی اسرائیلیها را بر شانه آنها به خاطر میآورد.
ژودیت یک قهرمان زن اسرائیلی است که زنی جوان و زیبا و بیوه و ساکن بتولی(در فلسطین قدیم) بود. زندگی او مربوط به هفت قرن قبل از میلاد میشود. سردار بخت النصر ( پادشاه نینوا) بنام هولوفرن شهر بتولی را محاصره کرد. ژودیت به منظور نجات قوم بنیاسرائیل خود را تسلیم اردوگاه دشمن نمود و با زیبایی سحرآمیز خود سردار آسوری را مجذوب خود کرد و در هنگام شب هولوفرن را مست و مدهوش نمود و سر از تن او جدا کرد و سر سردار را در داخل کیسهای گذاشت و آن را به نزد همشهریان خود باز گردانید روحیه اهالی بتولی از مشاهده سر سردار مزبور و شجاعت ژودیت تقویت گردید و با حمله به دشمن خط محاصره را شکست و ارتش دشمن را که سردار خود را از دست داده بود، نابود نمودند.
این افسانه زیبا که الهام بخش هنرمندان بسیاری شده است، چندان با حقیقت وفق نمیدهد. افسانه مزبور در حقیقت عبارت از یک نوشته ادبی است که بیشتر جنبه ادبی مورد توجه نویسنده بوده است نه جنبه تاریخی آن. کتاب ژودیت زمانی است که جنبه میهن پرستی داشته و مربوط به قوم بنیاسرائیل است و نویسنده کتاب مصالح مختلف افسانه مزبور را از عصرهای مختلفی به عاریت گرفته است. در این کتاب در حقیقت خواسته خشونت جنگی را که بین خدا و نیروهای بدی وجود دارد بیان نماید. کتاب دانیل نیز زائیده همین نوع احساسات است (دانیل یا دانیال یکی از چهار پیغمبر معروف هفت قرن قبل از میلاد است که او را باسارت به بابل آورده بودند. روزی بر حسب خواسته کاهنین پادشاه او را به گودال شیردان انداخت ولی صبح او را صحیح و سالم یافتند). ترجمه این کتاب در توراتی که در سال 283 بزبان یونانی یافت گردیده، دیده میشود. (قسمت اول تورات بوسیله هفتاد و دو دانشمند عبرانی بزبان برگردانیده شده و این کتاب معروف به تورات هفتاد (la bible des septante ) و یا ترجمه هفتاد میباشد.
نویسنده : دکتر میر حسن عاطفی
شاعره و قهرمان اعصار نیمه افسانهای که معاصر و یا نزدیک جنگها بین یونان و ایران میباشد. تله زیلا در کنار موطن خود آرگوس (Argos یکی از شهرهای پلوپونز peloponese واقع در نزدیک خلیج nauplie) همان نقشی را که تیر ته (tyrtee شاعر آتنی هفت قرن قبل از میلاد که توسط اشعار و آوازهای خود شجاعت اسپارتیها را در جنگ messenieu تحریک نمود) در اسپارت یا لاسه دمون (lacedemone) ایفاء نمود، بازی کرد. این شاعره با آوازهای غنائی خود شجاعت سربازان آرگوس را علیه پادشاه اسپارت بنام کله اومن ( 510 سال قبل از میلاد) که شهر مزبور را محاصره نموده بودند، تهییج کرد. باین کار هم قناعت ننموده و در رأس زنهای شهر آرگوس قرار گرفت و سلاح در دست محاصره کنندگان را به عقب نشینی وادار کرد و باین ترتیب میهن خود را از دست اسپارتیها نجات داد. نباید فراموش نمود که سیصد سال بعد وقتی که پیروس (pyrrhus کشور epire را در قسمتی از یونان تشکیل داد و علیه رومنها جنگید، برای تصرف آرگوس رفت ولی در آنجا کشته شد) باین شهر رسید بر اثر یک قطعه آجر که توسط زن پیری از پشت بام به طرف او پرتاب گردید، مقتول گردید.
الف- اوره لیا ویکتورینا (Aurelia victorian)
در رم اوره لیا مادر اسلحه میخوانند. اوره لیا لژیونهای رومی را فرماندهی میکرد و امپراطورها را برای حکومت به رم انتخاب مینمود.
ب- کله لی (clelie)
در سال 507 قبل از میلاد کله لی که دختری از اهالی روم بود. به پادشاه اترسکها (Etruspues) که پورسنا(Porsenna) نامیده میشد، گروگان داده شده بود. پورسنا شهر رم را از قله ژانیکول (janicule) به منظور برقراری مجدد سلطنت تارکنها(Tarpuins) تهدید میکرد. بایستی توجه داشت که هفتمین و یا آخرین پادشاه روم بنام تارکن بزرگ که با استبداد و خشونت بیاندازه سلطنت کرده بود، بوسیله برتوسBrutusاز حکومت بر کنار گردیده بود. کله لی برای اینکه برای اینکه رم را متوجه این خطر سازد از نزد پورسنا سواره به طرف روم فرار کرد و از رودخانه تیبر Tibre گذشت و وارد روم گردید. کنسول روم بنام والریوس (Valerius) که از شجاعت او متحیر شده بود، او را دو مرتبه به علت اینکه گروگان بود، به نزد پورسنا بازگردانید. با اینکه کله لی یک سرباز نبود ولی عمل متهورانهاش سبب شد که بین طرفین صلح برقرار شود و رومنها برای این عمل قهرمانی او یک احترام استثنائی قائل شدند و مجسمه او را در حالیکه سورا اسبی بود در قلعه راه مقدس (La voie sacree) قرار داده و ستایش کردند.
پ- سه وینا اولپیا (Seveina Ulpia)
سه وینا اولپیا زن امپراطوری رم اوره لی ین (Aureline در شرح حال زنوبی ملکه پالمیر ذکر گردید) در تمام لشکرکشیهائی که شوهرش به نقاط مختلف کرد او را همراهی نمود و در مواقع جنگ در کنار شوهرش جنگید. در یکی از جنگهای بین اوره لین و پالمیریها، با ملکه زنوبی روبرو گردید.
8- در بریتانیا
بو آدیسه (Boadicee یا Boudiecca یا Bodicca)
بریتانیای کبیر نیز هنگامی که بنام برتانی نامیده میشد. زنان مشهور بخود دیده است. یکی از آنها زنی بنام بو آدیسه میباشد.
بو آدیسه زن پادشاه اینها (Icenes) بنام پرزیوتاگ (Prasutogue 51 ساله) در عصر استیلای رومیها بر برتانی بود.
در هنگامی مرگ اختیارات حقوقی خود را بشرطی به نرون (Neron68 تا 54 میلادی) واگذار نمود که زنش بو آدیسه به عنوان ملکه جانشین او گردد. پرزیوتاگ امیدوار بود که باین ترتیب مانع اشغال کشورش بوسیله ارتشهای رومنها شود. ولی نرون نه تنها بشرط مزبور اعتنا ننمود و نه فقط ملکه را تحت حمایت خود نگرفت، بلکه او را در میان سربازان خود رها نمود که مورد اهانت قرار گیرد هنگامیکه بو آدیسه را با شلاق میزدند، بچشم خود دیدند که دو دختر او را رومنها مورد تجاوز قرار دادهاند.
با رسیدن این خبرهای نفرتانگیز افراد ملتی که مورد بیاحترامی قرار گرفته بود، بپا خاستند و یک ارتش 120 هزار نفری تحت فرماندهی بو آدیسه کلنی رومنها را بنام کومالودونوم (Comaludunum) گرفته، لژیون نهم رومی را شکست داده و لوندی نیوم (Londinium) و ورولامیوم (Verulamium) را اشغال نمودند و بنا بهگفتهی تاسیت (Taciteمورخ لاتن 55 تا 120 بعد از میلاد) هفتاد هزار رومن و یا متفقین آنها را خفه کردند.
ولی کنسول رم بنام سوان تونیوس (Suentonius Paullinus) با عده تازه نفسی به برتانی مراجعت کرد و بو آدیسه شکست خورد و او را در یکی از جنگها کشته یافتند و بنا به روایت دیگری او خود را مسموم نمود. دختران او نیز در همان موقع، در حالیکه میگفتند تلخی این زهر کمتر از تلخی ظلم و شقاوت میباشد خود را مسموم نمودند.
وله دا (Velleda)
در آلمان ولهدا که از اقوام بروک ترها (Bructeres) یا وستفالی (Vespasien) است، به پیغمبر زن مشهور میباشد.
در زمان امپراطور روم و سپازین (Vespasien از 69 تا 79 میلادی) اهالی رن (Rhin) حقیقتاً او را مانند پیغمبری میپرستیدند.
در سال 70 هنگام طغیان هلندیها این زن در کنار سیوی لیس Civilis رئیس باتاوها ( s Bataveeقسمتی از آلمانیها که از زمان سزار در هلند کنونی ساکن بودند) و در شکست لژیونهای مومیوس لوپوگوسMummius Lupereusدر کشور کلووها (Cleves واقع در پروس) شرکت نمود.
ابتدا در همه جا موفقیت بدست آمد، ولی بعد که گلواها متفقین خود را رها کردند دوره عدم موفقیت او شروع شد. با آنکه سی وی لیس با رومنها قرار داد صلح بست، ولی وله دا (Velleda) یک تنه جنگ را ادامه داد. در این موقع اشخاصی که تابع او بودند چون به علت جنگ تلفات زیادی داده و برای ادامه دفاع در خود توانائی لازم را حس نمیکردند، او را رها نموده و تسلیم دشمن کردند. ولهدا سبب شهرت و پیروزی دومی سین (Domitien امپراطور رم و پسر و سپازین) شد و در هنگام اسارت در رم درگذشت. وله دا قهرمان کتاب مارتیر Martyrsشاتوبری یان Chateaubriand نویسنده فرانسوی میباشد.
نویسنده : دکتر میر حسن عاطفی