پرتال شخصی میلاد مکرم - مرجع جامع مقالات علمی و گوناگون

برجسته ترین و جامع ترین مقالات علمی و گوناگون ایران و جهان

پرتال شخصی میلاد مکرم - مرجع جامع مقالات علمی و گوناگون

برجسته ترین و جامع ترین مقالات علمی و گوناگون ایران و جهان

آدمی باش با کار های غیر معمولی

پایداری

لحظه ای که خود را به انجام کاری متعهّد می سازید خداوند هم به یاری می آید. دست هایی به یاوری می آیند که اگر تعهدی نداشتید نمی آمدند.عواملی پیش بینی نشده به کمک می آیند که خواب آن را هم ندیده اید.

 

بسیاری از مردم تعهد را از دریچه احساس خود می نگرند. احساس شان راهنمای انجام تعهد آن هاست. اما تعهد راستین چیزی دیگر است. تعهد امری احساسی نیست بلکه ریشه آن در منش ماست، منشی که تحقق هدف های ما را ممکن می سازد. احساسات انسان پیوسته در نوسان است اما تعهد او به سنگ خارا می ماند. اگر تیمی منسجم می خواهی- خواه در کسب و کار باشد، در باشگاهی ورزشی، در زناشویی، یا سازمان داوطلبان- باید بازیکنانی داشته باشید که پایه های تعهد آنان به تیم استوار باشد. چیزهایی هست که هر عضو موثر تیم باید بداند:

 

1- تعهد معمولاً در گیرودار سختی خود رانشان می دهد.

کسی نمی داند که به چیزی متعهد است یا نه مگر اینکه با شرایطی دشوار روبه رو شود. سختی و دشواری بذر تعهد را می رویاند و تعهد سختکوشی را دامن می زند و هر قدر روی چیزی بیشتر کار کنید ، احتمال اینکه از آن دست بکشید کمتر می شود. این سخن از بزرگان است که: "هر چه سخت تر بکوشیم، تن به تسلیم دادن سخت تر می شود."

کسی که متعهد باشد به آسانی تسلیم نمی شود.

 

2- تعهد به استعداد و توانایی بستگی ندارد.

گاه وقتی به آدم هایی با استعداد برمی خوریم که بسیار موفق هستند ، تصور می کنیم که تعهدشان ناشی از استعداد آن هاست. به نظر می رسد که برای قهرمانان ورزش کردن، یا برای هنرمندان تمرین کردن، یا برای اهل کسب و کار، فعالیت کسبی آسان تر است. اما اینطور نیست. تعهد و استعداد ربطی به یکدیگر ندارند- مگر اینکه خود ما بین آن ها پیوندی ایجاد کنیم.

مگر آدم هایی را ندیده اید که استعداد سرشار دارند اما استعداد خویش را هدر داده اند زیرا دست به هیچ کاری نزده اند؟ و مگر آدم هایی کم استعدادتر اما موفق تر از خود را نمی شناسید؟ یکی از دلایل این امر تعهد آن هاست.

"به قدرت بیشتر ، توانایی بیشتر یا فرصت گرانبهاتر نیازی نیست. نیاز این است که آنچه را داریم به کار گیریم."

اگر خود را به کاربرد آنچه داریم متعهد سازیم، خواهیم دید که استعداد هم داریم و می توانیم به تیم خود نیز بهره ای بیشتر برسانیم.

 

3- تعهد بر اثر انتخاب ایجاد می شود ، نه بر اثر شرایط .

"بیشتر افراد به سال های پشت سر خود می نگرند و زمان و مکانی را به یاد می آورند که مسیر زندگی شان به کلی عوض شد. لحظه هایی هستند که به تصادف یا به عمد به سبب تحوّلی درونی یا تطبیق با حوادثی که دور و بر ما روی می دهد، وادار می شویم که خود و شرایط زندگی خود را از نو ارزیابی کنیم و تصمیم هایی بگیریم که بر بقیه زندگی مان اثر بگذارد."

بسیاری از مردم تصور می کنند شرایط است که تصمیم های ما را رقم می زند. اما غالباً تصمیم ها هستند که شرایط را ایجاد می نمایند. وقتی که تعهد را برمی گزینیم، بخت کامیابی ما افزایش می یابد.

آدم های معمولی متعهد می توانند کارهای غیرمعمولی بکنند.

4- تعهدی که مبتنی بر ارزش ها باشد پایدار می ماند.

پذیرفتن تعهد یک چیز است و پای بندی به آن چیزی دیگر. چگونه می توان متعهد باقی ماند؟ پاسخ این است که پایه تعهدات ما چیست. هر وقت تصمیم های خود را بر پایه ارزش های محکم زندگی خود گرفتید ، حفظ تعهد در بلندمدت آسان تر می شود زیرا لزومی نخواهد داشت که پیوسته میزان اهمیت آن را بسنجید. حفظ تعهدی که بر پایه اعتقاد کسی استوار باشد آسان تر است.

 

منبع:

کتاب «17 اصل مهم در کار تیمی»- با تغییر و تلخیص

«موانع ازدواج دختران و پسران» از دید خود آنها چیست؟

مطالعات ملی نشان می دهد در حالی که «نداشتن ثبات شغلی»، پس از «بیکاری» از مشکلات و موانع اصلی ازدواج پسران از منظر کل جوانان است، «آزاد نبودن در انتخاب همسر دلخواه» پس از «پیدا نکردن فردی که به عنوان همسر دارای خصوصیات دلخواه باشد» مهمترین مانع ازدواج دختران جوان به شمار می رود.

کل جوانان «نبود حس مسئولیت پذیری در فرد» را چهارمین مانع ازدواج برای دختران و «نداشتن توان مالی کافی» برای پسران می دانند و پس از آن پسران «پیدا نکردن فردی که به عنوان همسر دارای خصوصیات دلخواه باشد» را دارای اهمیت دانسته اند.

پس از این عامل در حالی که «عدم امکان تهیه مسکن مناسب» به عنوان یکی از مشکلات پسران برای ازدواج است «بی برنامه بودن در زندگی» برای دختران از مشکلات اصلی ازدواج مطرح می شود.

به گزارش ایسنا، «وجود ملاک های سختگیرانه خانواده در ازدواج» برای دختران، بیش از پسران تبدیل به مشکل شده است؛ چرا که این عامل در رتبه هفتم سلسله مراتب موانع ازدواج دختران قرار داشته و برای پسران در اولویت شانزدهم قرار دارد.

در حالی که از منظر پسران جوان کشور، برای پسران «شروط دست و پا گیر خانواده دختر» در رتبه نهم موانع ازدواج قرار دارد «سختگیر بودن در انتخاب همسر» برای دختر در این مرتبه قرار می گیرد.

گفتنی است «نقص جسمانی» ، «عدم بلوغ شخصیتی کافی در فرد» و «ناتوانی والدین در راهنمایی برای ازدواج» در میان دختران در این سلسله مراتب دارای رتبه بالاتری است.

در حالی که «نداشتن کارت پایان خدمت وظیفه یا معافیت» برای پسران به عنوان مانع ازدواج مطرح است، دختران دارای مشکلی به نام « ناتوانی مالی  والدین در تدارک ازدواج برای فرزندان» هستند؛ این در شرایطی است که با وجود مانعی به نام «اولویت دادن به ادامه تحصیل» برای ازدواج دختران، پسران به ادامه تحصیل  به عنوان مانعی برای ازدواج نگاه نمی کنند.

به گزارش ایسنا این تحقیق بیانگر آن است که «شروط دست و پاگیر خانواده دختر» برای پسران در مرتبه نهم مشکلات ازدواجشان قرار دارد، اما در مقابل «فراهم نبودن جهیزیه» برای دختران مطرح می شود.

در حالی که از سوی جوانان «فراهم نبودن وسایل زندگی» نوزدهمین مشکل پسران برای ازدواج نام برده شده است، دختران «محدود بودن دایره انتخاب همسر » را مشکل خود می دانند. این تحقیق نشان می دهد که دختران بیش از پسران به «بلوغ شخصیتی کافی در فرد» برای ازدواج اهمیت می دهند؛ چراکه نبود این ویژگی در میان موانع ازدواج دختران دارای جایگاه دهم و برای پسران دارای رتبه دوازدهم است.

ازدواج یعنی خداحافظ زندگی

علل فرار جوانان از ازدواج

می خواهم ازدواج کنم اما ...

نگرش افراد به ازدواج ، به عنوان یک واقعیت اجتماعی، تحت تأثیر فرهنگ و نقش و موقعیتی است که فرد، در آن زندگی می‌کند. بنا بر این، دیدگاه فرد نسبت به ازدواج ، تابع فرهنگی است که به آن تعلق دارد. این دیدگاه، همچنین با جایگاه فرد در جامعه ، ارتباط تنگاتنگ دارد.

از طرف دیگر، مسئله مشکلات و موانع ازدواج از یک سو و آرزوها، ایده‌آل‌ها و تصویری که دختران و پسران از  آینده و زندگی مشترک خود دارند، از سوی دیگر، موجب شده است که جوانان، به آسانی، تن به ازدواج ندهند و به عبارت دیگر، از آن بگریزند.

عوامل بسیاری در این زمینه مؤثّرند که برخی از آنها واقعی و برخی دیگر ساخته و پرداخته ذهنیات فرد هستند. این عوامل، عبارت‌اند از:

ا . تحوّل در الگوهای رفتاری

در دهه‌های اخیر، در الگوهای رفتاری خانواده‌ها، تحوّل جدّی‌ای به وجود آمده است. تغییر در الگوی مصرف، نوع پوشاک، مسکن، سطح انتظارات خانواده‌ها و توجّه به آراسته بودن ظاهری، موجب گردیده است که مفهوم زندگی، به طور کلّی دگرگون شود. امروزه رفاه، از مهم‌ترین مسائلی است که خانواده‌ها توجّه بیشتری به آن مبذول می‌دارند.

جوان امروز، در جستجوی رسیدن به شکلی از زندگی است که رهیافت واقعی جامعه است امّا از سوی دیگر، فرصت‌ها و امکانات مساوی برای دستیابی به این شرایط ، برای همگان وجود ندارد.

 بسیاری از جوانان می‌اندیشند که تأمین هزینه‌های گزاف عقد و عروسی، تهیه منزل و پرداخت اجاره‌خانه، بسیار سخت است و از آن جا که نمی‌توان از عهده مخارج آینده زندگی برآمد ، بر خلاف میل باطنی، از ازدواج می‌گریزند.

در پژوهش آماری صورت‌گرفته از میان دانشجویان، بسیاری از آنان، مشکلات مالی را از موانع ازدواج ذکر کرده‌اند(1) و متأسفانه تعداد این قبیل افراد ، نسبتاً زیاد است.

امروزه با توجّه به تغییرات کیفی صورت‌گرفته در امر ازدواج ، در مورد مهریه ، گرایش برتر جامعه ، موافقت با تعیین مهریه است امّا اغلب خانواده‌های دختران، مهریه بالایی را پیشنهاد می‌کنند که معقول و منطقی نیست و معمولاً یک جوان یا حتّی یک فرد میان‌سالِ شاغل در ایران، با چند سال پس‌انداز کردن تمامی درآمد خویش هم به سختی از عهده پرداخت آن برمی‌آید. چنین تعهّدی (که طبق قوانین ایران، مرد در لحظه ثبت ازدواج ، پرداخت نقدی آن را تضمین می‌نماید)، کارایی دیگری جز ایجاد نگرانی و اضطراب و دلخوری و کدورت ندارد.

 

تا چندی قبل، زندگی بسیاری از زوج‌های جوان، در کنار پدر و مادر پسر آغاز می‌گردید امّا امروزه ، تشکیل یک زندگی باید در محلّ جدیدی باشد و همین موضوع ، توقّع دختران را از پسرها ، برای داشتن توانایی و قدرت اقتصادی، افزایش می‌دهد و تأمین مالی، اشتغال و نوع شغل پسران را حائز اهمیت می‌کند.

 

2 . ادامه تحصیل و تحوّل در موقعیت زنان

یکی دیگر از عواملی که موجب فرار جوانان از ازدواج شده است، گرایش به ادامه تحصیل در بین جوانان است. در جامعه امروز ایران، اغلب پسران و دختران، علاقه دارند که تحصیلات خود را ادامه دهند و برداشت بسیاری از آنان این است که ازدواج ، فرصت ادامه تحصیل را از آن ها سلب می‌کند. به ویژه تحوّل موقعیت اجتماعی زنان و گرایش آن ها به تحصیلات عالی، موجب شده که در امر ازدواج جوانان، تأخیر رخ دهد.(2)

خانواده‌ها عقیده دارند که دختر و پسر، پس از ازدواج ، به دلیل پذیرش مسئولیت همسری، نمی‌توانند درس بخوانند و غالباً حاضر نیستند که درباره ازدواج فرزندان خود در ایام تحصیل آن ها اقدام کنند.

 

3 . وسواس بیش از حد در انتخاب همسر

یکی دیگر از عوامل گریز جوانان از ازدواج، وسواس و احتیاط بیش از اندازه دختر و پسر، در مورد همسر اینده است. افرادی که بیش از اندازه ، در این زمینه وسواس به خرج می‌دهند ، نمی‌توانند در مورد ازدواج و انتخاب همسر آینده خود ، تصمیم قطعی بگیرند و حتی گاهی ساعتی قبل از مراسم خواستگاری یا چند روز مانده به مراسم عقد ، قول و قرارها را زیرِ پا می‌گذارند و حاضر به ازدواج نمی‌شوند.

وسواس در انتخاب همسر، تقریباً هیچ گاه موجب انتخاب بهتر و مناسب‌تر نمی‌شود و تنها سالیانی از عمر دختر یا پسر را هدر می‌دهد و روحیه ی آن ها را با اندوه و حسرت و افسردگی و بدبینی همراه می‌سازد.

4 . فراهم بودن زمینه ارضای نیاز جنسی در بیرون از چارچوب خانواده

بین فرار از ازدواج و انحرافات اخلاقی، رابطه‌ای دوسویه وجود دارد. برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهند که روابط آزاد بین دختر و پسر و امکان ارضای جنسی در بیرون از چارچوب خانواده (چه به صورت مشروع و چه نامشروع) ، نیاز به ازدواج را در جوانان، کم‌رنگ کرده است.

برخی جوانان برای ارضای غرایز طبیعی خود ، به ارتباط آزاد با جنس مخالف، بسنده می‌کنند(3) و چون این گونه روابط، مسئولیت چندانی بر عهده فرد نمی‌گذارد ، خود زمینه‌ساز فرار دختران و پسران از ازدواج می‌شود.

ازدواج کردن در زمان مناسب و بدون سختگیری و وسواس، پیشنهاد عقل، دین و حتّی دانش جدید است.

5 . اعتقاد به داشتن زندگی آزاد

برخی از جوانان، بر این باورند که ازدواج ، باعث ایجاد محدودیت در بسیاری از خواسته‌ها و نیازهای آنان می‌شود و از این رو، ترجیح می‌دهند که به شکل آزاد زندگی کنند.

شاید بیشتر افرادی که ازدواج را عمل محدودکننده ی آزادی‌های فردی می‌دانند ، فلسفه و حقیقت ازدواج را به خوبی درک نکرده و طرفدار آزادی به معنای غربی آن باشند و از این رو ، حاضر نمی‌شوند که ازدواج کنند.

همسر خوب، در درجه نخست، یک تکیه‌گاه روحی و مایه آرامش روانی است که هیچ چیز حتّی تحصیلات دانشگاهی، نمی‌تواند جای آن را بگیرد.

فرجام سخن

فرار از قانون طبیعت، ممکن نیست و غریزه و فطرت را نیز نمی‌توان سرکوب کرد.  به علاوه، میل فطری انسان به زندگی مشترک و داشتن فرزند ، برای همیشه ، قابل سرکوب کردن نیست. جوامع غربی که امروزه با پیری جمعیت و عدم تمایل جوانان به ازدواجْ مواجه‌اند ، از طرق دیگری همچون پذیرش مهاجران خارجی، سعی در جوانْ نگه‌داشتن جامعه خود دارند. به علاوه، در این جوامع، زنان و مردان میان‌سال ، بدون ازدواج ، از طریق پذیرفتن فرزند‌خوانده‌ها، سعی در تشکیل خانواده دارند. دو پدیده غیر اخلاقی خریدن کودکان جهان سومی و قاچاق آنها به غرب و نیز زندگی کردن زن و مرد در زیر یک سقف و بدون عقد ازدواج ، از دیگر تبعات کاهش ازدواج در جوامع غربی و بالا رفتن سنّ ازدواج در این جوامع (و طبعاً بی‌فرزند ماندن زوجین) است.

ازدواج کردن در زمان مناسب و بدون سختگیری و وسواس، پیشنهاد عقل، دین و حتّی دانش جدید است.

 

پی‌نوشت‌ها:

1 . ر.ک: مسائل و مشکلات زنان، اولویت‌ها و رویکردها، غلامحسین سفیدگران، تهران: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، 1380، ص715.

2. همان‌جا.

3 . همان، ص632.

منبع : مجله حدیث زندگی - باتغییر