قسمت اول
پنجاه روبات به یادماندنی به انتخاب مجله وایرد
آنها اعماق دریاها و سیارههای دوردست را جست و جو میکنند، جان انسانها را در اتاق عمل و میدانهای جنگ نجات میدهند، شکل کارخانه ها و صنعت فیلم سازی را دگرگون کرده اند و...! از Qrio گرفته تا Terminator، اینجا روباتهای محبوب ما وجود دارند؛ حداقل تا این لحظه!
البته در نظر داشته باشید که در این انتخاب به روباتهای واقعی بسنده نشده بلکه روباتهای تخیلی و فراموش نشدنی نیز مد نظر قرار گرفته اند.
تمام روبات مشغول جست و جو در میان سنگهای فضایی نیستند. این روبات انساننما روزی همراه انسان در ایستگاههای فضایی خواهد بود. Robunaut هم اندازه یک انسان در لباس فضانوردی است. بنابراین میتواند کارهای معمول یک فضانورد را انجام دهد؛ مفاصل دست آن، چنان طراحی شده است که بهتر از فضانوردی که دستکش در دست دارد، عمل میکند. حقیقت این است که یان روبات بسیار شبیه Boba fet کاراکتر فیلم افسانه ای جنگ ستارگان است؛ یک تشابه!
آیا او دوست داشتنی نیست؟ یا شاید وحشتناک و غیرعادی؟ Cynthia Breazeal از دانشگاه MIT به خاطر ساخت روباتهایی که انسانها، واکنشهای عاطفی نسبت به آنها نشان دادهاند، شهرت دارد. Leonardo جدیدترین دستاورد او در سال 2002 با کمک متخصصان ساخت غولهای سینمایی در استودیوی Stan Winston تولید شد. فعالیت این گروه شامل ساخت ترمیناتور، بیگانگان در فیلم داستانی Aliens و دایناسورهای فیلم پارک ژوراسیک است.
لئوناردو میتواند اشیا را با دست بگیرد، حالت چهره خود را تغییر دهد، و سر و دست خود را تکان دهد؛ مانند آنچه انسان ها در تأیید حرف با تکان دادن سر نشان میدهند. او حتی قادر به انجام کارهای ساده ای نظیر روشن و خاموش کردن چراغ، با روش آزمون و خطا است.
اتومبیل پرقدرت و شیرین زبان برنامه Knight Rider که اوایل دهه 1980از تلویزیون پخش میشد، چنان دوست داشتنی بود که حضور David Hassel Hoff بازیگر و خواننده مشهور این برنامه را کمرنگ کرده بود. موفقیت این Tran – Am (یک نوع پونتیاک) طلیعه ای بود برای پیدایش نسل فیلمهایی با شخصیت ماشینهای قهرمان نظیر گرگ آسمان (Airwolf) و Stealth.
بعضی از کارها به قدری مهمند که انجام آن را فقط باید به انسان واگذار کرد. اگر شک دارید، از Hal 9000 روبات فیلم A Space Odyssey 2001 سؤال کنید! این فیلم محصول 1968 نهایت بینش، دانش، و به وضوح نهایت خباثت شیطانی هوش مصنوعی را برای دنیا به نمایش درآورد. این فیلم معرف استانداردهایی برای ماشینهایی بود که میتوانند مانند ما فکر کنند و عمل نمایند و چنان قوی هستند که امکان کنترل آنها وجود ندارد.
او اولین روبات مکنده نبود، بلکه اولین مکندهای بود که نمیترکید! در سال 2005، پیدایش نسل دوم روباتهای مکنده مؤسسه iRobat نشان داد که چگونه روباتها می توانند در مصارف خانگی به کار گرفته شوند. برای پاک کردن زمین فقط کافی است آن را روشن کنید. فقط سعی نکنید به فک متحرک این روبات نزدیک شوید.
در اواسط دهه 1980یک پیسی موفقیت بزرگی را در بازار بازیهای کامپیوتری به دست آورد. آیا این چیزی بود که صنعت بازیهای کامپیوتری آرزوی آن را داشت؟
در سال 1985 نینتندو Robotic Operating Buddy (یک روبات 24 سانتی متری) را به همراه سیستم سرگرمی نینتندو وارد بازار کرد. R.O.B قابلیتهای زیادی نداشت، اما وجودش باعث شد سیستمهای نینتندو با استقبال شدید عموم مواجه شود.
با یک روبات شکارچی واقعی آشنا شوید. این روبات در سال 2001 در دانشگاه West England ساخته شد. SlugBOT با استفاده از سنسورهای بینایی و بازوهایی که قابلیت حرکت داشتند، حلزونها را پیدا میکرد، آن ها را میگرفت و به داخل محفظه سربسته ای میانداخت. ایده این بود که روزی این حلزونها در محفظه سربسته بدن روبات تجزیه خواهد شد و روبات از گاز متصاعد شده از این تجزیه برای تغذیه سلول های سوختی خود استفاده خواهد کرد.
Tom Selleck بالاترین قسمت آگهیهای سینمایی را برای بازی در فیلم Run Away به خود اختصاص داده بود، اما ستاره های واقعی این فیلم دلهره آور سال 1984، عنکبوتهای مهاجم بودند. بسیار خوب، سلاحهای آن ها فناوری پایینی داشتند (آن ها روی مردم اسید می پاشیدند)، اما این روباتهای حشره نما، به وجود آمدن Genghis (شماره 14) و جانورهای مشابهی را خبر می دادند که بعدها آن ها را در فیلم هایی مانند ماتریکس و گزارش اقلیت اثر استیون اسپیلبرگ دیدیم.
روباتهای عروسکی پیش از روباتهای واقعی وجود داشتند. در بین اولین سری از این گونه روباتها که در دهه 1930 ساخته شدند، Liliput بود که تنها میتوانست راه برود. این روبات قابلیتهای زیادی نداشت. حرکت پاها به چرخش دستهایش نیز منجر میشد، اما در اواخر دهه 1940 این بچه های موذی از جنس قلع که از ژاپن به ایالات متحده فرستاده شدند، جایگاه خاصی در تاریخ صنعت اسباب بازی به همراه خرسهای Teddy و ماشینهای جنگی به دست آوردند.
S-Botها یکی از پروژههای رو به توسعه EUFuture and Emerging Technologies هستند. این ماشین های کوچک موتوردار، زمانی که با هم کار میکنند تواناییهای خود را نشان میدهند. هر S-Bot کاملاً مستقل عمل میکند، اما اگر یک دسته از آن ها را دور هم جمع کنیم، زنجیری تشکیل میدهند که توسط آن ها میتوان بارهای سنگین و قطعات سنگین پل ها را جابه جا کرد.
Joseph Barnett، مهندس مؤسسه تحقیقاتی Westing House، در سال 1939 در نمایشگاه WorldFair (نمایشگاه بین المللی، محصولات، صنعتی، علمی، تکنولوژی و هنری) با ساخت یک انسان فلزی هفت فوتی توانست همه نگاه ها را به خود معطوف سازد. این روبات که با کابل کنترل میشد، میتوانست راه برود، 77 کلمه را بیان کند و حتی سیگار بکشد؛ (چه خوش رفتار و مؤدب!). یک سال بعد Barnnet به این روبات انساننما یک سگ روباتیک اهدا کرد که به نظر میآمد که این سگ به دستور Elektro پارس میکند و مینشیند.
43- MOBOTS
اگر روزی روبات و جستجوگر مریخ با هم ازدواج کنند، بچه آنها چه شکلی خواهد شد؟ شاید چیزی شبیه Mobot. در سال 1960 مؤسسه Hughes Aircraft، این ماشین صنعتی را برای استفاده در سایتهایی که با مواد خطرناک سرکار دارند تولید کرد؛ یک انسان توسط سیستم کنترل از راه دور بازوهای متحرک این روبات را هدایت می کرد. افسوس که تولید Mobot مانند Spurce Goose از نظر مالی به صرفه نبود.
AIBO که در سال 1999 به بازار معرفی شد. یکی از پیچیدهترین اسباب بازیهای موجود در بازار است و میتواند منبع تغذیه خود را پیدا کند، صورت صاحب خود را شناسایی نماید و به دستوراتی که از طریق صورت دریافت میکند، پاسخ دهد.
این روبات در سال 1985 با موفقیت چشمگیری در بازار روبه رو شد. این روبات خانگی که برای اولین بار به صورت انبوه روانه بازار گردید، هنوز در مغازه ها به فروش میرسد. RB5x را می توان چنان برنامه ریزی کرد که بتواند صحبت کند، در طول یک اتاق حرکت کند و کارهای ساده ای نظیر گرفتن اشیای کوچک و حمل آن ها را انجام دهد. این روبات به این دلیل مشهور شد که جایزه یک مسابقه تلویزیونی به نام Starcade در دهه 1980 بود.
یکی دیگر از تولیدات پدید آورنده Roomba، Pacbot است. یک روبات قوی و ویرانگر که کاربردهای نظامی دارد. این روبات که بر دوش سرباز حمل میشود، برای ارزیابی محل یا منفجر شدن، به داخل خانه یا زیر یک ماشین پرتاب میشود.
منبع: ماهنامه شبکه
اشاره:
پرفسور لطفی زاده در سال 1300 هجری شمسی در شهر باکو، دیده به جهان گشود. مادرش یک پزشک آذری و پدرش یک روزنامهنگار ایرانی بود. سالهای کودکی را در زادگاه خود گذراند. اما در ده سالگی، هنگامی که استالین، فرمان عمومی کردن زمینهای کشاورزی در سراسر اتحاد جماهیر شوروی سابق را صادر کرد، وضع زندگی خانوادگی آنان رو به وخامت گذاشت. به ناچار، به همراه خانواده به سرزمین پدری، ایران، مهاجرت کرد و در تهران به تحصیل زبان انگلیسی و دیگر معلومات ابتدایی پرداخت. لطفیزاده سپس وارد دبیرستان البرز تهران شد و تحصیلات متوسطه را با موفقیت به پایان رساند.
در 1321 و درحالی که بیست و یک سالگی را پشت سر میگذاشت، با درجه لیسانس در رشته مهندسی برق از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. مقارن با جنگ جهانی دوم جلای وطن کرد و به قصد ادامه تحصیل رهسپار ایالات متحده شد. در آنجا ابتدا وارد انیستیتو تکنولوژی ماساچوست (MIT) شد و مدرک فوق لیسانس گرفت. سپس در سال 1328 شمسی توانست تحصیلات دوره دکترا را در دانشگاه کلمبیای نیویورک با موفقیت به پایان برساند و در همانجا به تدریس تئوری سیستمها در مهندسی مشغول شد.
از سال 1338 به تدریس در دپارتمان مهندسی برق دانشگاه برکلی پرداخت و چهار سال بعد صاحب کرسی استادی در آن دانشگاه شد. از آن زمان به بعد، لطفی زاده به تدریس و پژوهشهای خود در زمینه مهندسی کامپیوتر، برق، کنترل و سیستمها پرداخته است. در 1965 میلادی، یعنی دوسال پس از کسب کرسی استادی در دانشکده مهندسی برق، نظریه درخشان و بحثبرانگیز <مجموعههای فازی> را در قالب یک مقاله علمی ارائه نمود. این مقاله نه تنها زندگی علمی و پژوهشی او را دگرگون کرد، دنیا را نیز تکان داد.
لطفی زاده مردی ساده، فروتن و بیتکلف است. با اینکه تمام وقت او صرف فعالیتهایی میشود که با پیشبرد علم و مهندسی ارتباط دارند، وضعیت شغلی بسیار خوبی دارد. او در سال 1991، یعنی زمانی که به هفتاد سالگی رسید رسما بازنشسته شد ولی عجیب نیست که فهرست فعالیتهای مرد خلاق، باهوش و فعالی همچون او، پس از بازنشستگی، حتی شلوغتر و متراکمتر از قبل باشد.
اکنون که 85 سال دارد نیز، اگر در کالیفرنیا باشد، هر روز به دانشگاه میرود. اما بسیاری از روزهای او صرف حضور در کنفرانسها و همایشهایی میشود که اغلب در شهرهای دیگر یا خارج از ایالات متحده برپا میشوند. هربار که به خارج میرود، شبانه سفر میکند تا وقت خود را در هتلها و فرودگاهها تلف نکند؛ زیرا برنامه کاری روزانه او بسیار فشرده است. لطفیزاده در وادی دانش، یک عاشق است. تاکنون دانشگاههای متعددی در سراسر دنیا لطفی زاده را برای دریافت دکترای افتخاری و مدال افتخار دعوتکردهاند. او در فاصله سالهای 1986 تا 2001 میلادی چهارده دکترای افتخاری از دانشگاههای فرانسه، آلمان، ایالات متحده، کانادا، اسپانیا، آذربایجان، چک و لهستان دریافت کرده است. پرفسور لطفی زاده در طول زندگی پربار خود موفق به کسب ده مدال و نشان افتخار از مؤسسات علمی جهان، به ویژه انجمن بینالمللی مهندسان برق و الکترونیک، IEEE شده است و نزدیک به پانزده جایزه بینالمللی دیگر را به پاسداشت تلاشهای بیوقفه خود در این عرصه از آن خود نموده است.
لطفی که لطفیزاده در حق علوم مهندسی کرد، براستی ستودنی است. نظریه او اکنون دیگر محدود به ریاضیات و مهندسی نمانده و بسیاری از اندیشهها و تفکرات فازی را که از صدها سال پیش در ذهن بشر مطرح بوده، دوباره در ابعادی جهانی برای انسان معاصر مطرح کرده است.
این روزها علم هوشمصنوعی مدرن از نظریه فازی بهره فراوانی میبرد. اندیشه متعالی او قفلی را که سالها بر چارچوب علوم بشر باقی مانده بود، شکست و دریچهای شد به سوی جهان پیچیده و ناشناختهای که انسان معاصر هنوز در تکاپوی شناختنش است.
منبع: ماهنامه شبکه
به نظر میرسد که دوران ماوسهای کامپیوتری چرخدار یا توپدار به پایان خود نزدیک میشود. آینده پیش روی ماوسهای نوری قرار دارد.
ماوس نوری توسط شرکت Agilent Technologies معرفی شده و در اواخر سال 1999 عرضه شد. ماوس نوری عملا از یک دوربین ظریف استفاده میکند که 1500 عکس در هر ثانیه میگیرد. این ماوس میتواند تقریبا روی هر سطحی کار کند. این ماوس دارای یک دیود نورانی قرمز (LED) است که نور را به سطح کار تابانده و این نور بین سطح کار و یک سنسور CMOS نوسان میکند.
سنسور CMOS، هر تصویر دریافتی را به یک پردازشگر دیجیتالی DSP میفرستد تا تحلیل شود. DSP با سرعت 18میلیون دستور در ثانیه قادر است الگوهای داخل تصویر را دیده و تشخیص بدهد که این الگوها چگونه حرکت میکنند و فرق هر تصویر با تصویر قبلی چیست. سپس بر اساس تغییر الگو در یک سلسله تصویر، DSP تشخیص میدهد که ماوس چقدر و چطور حرکت کرده و مختصات صحیح را به کامپیوتر ارسال میکند. سپس کامپیوتر با توجه به این مختصات دریافتی، نشانگر ماوس (Cursor) را روی صفحه حرکت میدهد.
این عمل، صدها بار در ثانیه انجام میشود تا حرکتی نرم و یکنواخت برای نشانگر ماوس ایجاد کند. موس نوری مزیت های بسیاری نسبت به نوع گلوله ای آن دارد.
- این ماوس قطعه متحرک ندارد پس احتمال خرابی آن کمتر است.
- راهی وجود ندارد که غبار داخل ماوس شود و سنسورهای ردگیر را با مشکل مواجه کند.
- افزایش رزولوشن ردگیری که به معنای حرکتی نرمتر است.
- این ماوس نیاز به سطح خاصی مانند ماوس پد ندارند. اما مواظب باشید که نور این نوع ماوس کمی سطوح چوبی میزتان را میفرساید.
نکته: برخی از ماوسهای نوری ممکن است بر روی سطح شیشهای، آینه و سایر سطوحی که صاف و یکدست که نور را منعکس میکنند، به درستی کار نکنند.
منبع: دنیای دیجیتال